ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۱)

باب (۱)

۲۲۱- «عَنْ عَائِشَةَ ل زَوْجِ النَّبِيِّ ج قَالَتْ: خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج فِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ، حَتَّى إِذَا كُنَّا بِالْبَيْدَاءِ، أَوْ بِذَاتِ الْجَيْشِ، انْقَطَعَ عِقْدٌ لِي، فَأَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَلَى الْتِمَاسِهِ، وَأَقَامَ النَّاسُ مَعَهُ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، فَأَتَى النَّاسُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ، فَقَالُوا: أَلا تَرَى مَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ؟ أَقَامَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ ج وَالنَّاسِ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ، وَرَسُولُ اللَّهِ ج وَاضِعٌ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِي قَدْ نَامَ، فَقَالَ: حَبَسْتِ رَسُولَ اللَّهِ ج وَالنَّاسَ وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: فَعَاتَبَنِي أَبُو بَكْرٍ وَقَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَقُولَ، وَجَعَلَ يَطْعُنُنِي بِيَدِهِ فِي خَاصِرَتِي، فَلا يَمْنَعُنِي مِنَ التَّحَرُّكِ إِلا مَكَانُ رَسُولِ اللَّهِ ج عَلَى فَخِذِي، فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ج حِينَ أَصْبَحَ عَلَى غَيْرِ مَاءٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ التَّيَمُّمِ فَتَيَمَّمُوا، فَقَالَ أُسَيْدُ بْنُ الْحُضَيْرِ: مَا هِيَ بِأَوَّلِ بَرَكَتِكُمْ يَا آلَ أَبِي بَكْرٍ، قَالَتْ: فَبَعَثْنَا الْبَعِيرَ الَّذِي كُنْتُ عَلَيْهِ فَأَصَبْنَا الْعِقْدَ تَحْتَهُ».(بخارى:۳۳۴)

ترجمه: «عایشه لمی‏فرماید: در یكی از سفرها، همراه نبی اكرم جبودیم. هنگامی كه به ذات الجیش یا به بیداء رسیدیم، گلوبندم افتاد و گم شد. رسول الله جبرای پیدا كردن آن، توقف كرد. مردم نیز توقف كردند. آنجا نه آبی بود و نه كاروان، آب همراه داشت. عده‏ای نزد ابوبكرسآمدند و گفتند: نمی‌بینی كه عایشه چه كار كرده است؟ موجب شده كه رسول الله جو كاروان توقف كنند در حالیكه نه آب همراه دارند و نه در محل توقف آنان، آب وجود دارد. عایشه لمی‌گوید: در حالی كه رسول اكرمجخوابیده و سر مباركش را بر زانویم گذاشته بود، پدرم؛ ابوبكر؛ نزد من آمد و مرا سرزنش نمود و در حالی كه با دست‏ به پهلویم می‌زد، آنچه خدا می‌خواست نثار من كرد و گفت: رسول خدا جو مردم را در جایی كه آبی وجود ندارد و كاروان هم آبی همراه ندارد، متوقف نمودی.

اما چون سر (مبارک) رسول الله جروی زانویم قرار داشت، نمی‌توانستم حركت كنم. سرانجام، زمانی رسول خدا جبرخاست كه صبح شده بود و در محل توقف ما، آبی وجود نداشت. در نتیجه، خداوند آیه تیمم را نازل فرمود و مردم تیمم كردند. اینجا بود كه اسید بن حضیرسگفت: ای آل ابوبكر! نزول این آیه، نخستین بركت شما نیست. (بلكه قبلا نیز مردم به وسیله شما به چنین خیر و بركاتی نایل آمده‌اند).

عایشه لدر پایان این حدیث، می‌فرماید: آنگاه، هنگامی كه شترم را حركت دادیم، گلوبند را زیر آن، پیدا كردیم».

۲۲۲- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب: أَنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ: «أُعْطِيتُ خَمْسًا، لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِي: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِيرَةَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا، فَأَيُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِي أَدْرَكَتْهُ الصَّلاةُ فَلْيُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِيَ الْمَغَانِمُ وَلَمْ تَحِلَّ لأَحَدٍ قَبْلِي، وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ، وَكَانَ النَّبِيُّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ عَامَّةً».(بخارى:۳۳۵)

ترجمه جابر بن عبدالله بروایت می‌كند كه نبی اكرم جفرمود: پنج چیز به من عطا شده است كه قبل از من، به هیچ پیامبری عطا نشده‏است:

۱- از مسافت یک ماه، دشمنانم دچار ترس و وحشت می‌شوند.

۲- زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شده است. بنابر این، هر كجا وقت نماز فرارسید، امتیانم می‌توانند همانجا (اگر آب نبود، تیمم نمایند) و ‏نماز بخوانند.

۳- مال غنیمت برای من حلال گردانده شده است در حالی كه قبل از من، برای هیچ پیامبری، حلال نبوده است.

۴- حق شفاعت به من عنایت شده است.

۵- هر پیامبری فقط برای قوم خودش فرستاده شده است در حالی كه من برای تمام مردم دنیا مبعوث شده‌‌ام».