باب (۳۰): استفاده از باقیماندۀ آب وضو
۱۴۲- «عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ س قال: خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ج بِالْهَاجِرَةِ، فَأُتِيَ بِوَضُوءٍ فَتَوَضَّأَ، فَجَعَلَ النَّاسُ يَأْخُذُونَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ فَيَتَمَسَّحُونَ بِهِ، فَصَلَّى النَّبِيُّ ج الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَالْعَصْرَ رَكْعَتَيْنِ وَبَيْنَ يَدَيْهِ عَنَزَةٌ». (بخارى: ۱۸۷)
ترجمه: «ابو جحیفه سمیگوید: روزی، رسول الله جاول ظهر، نزد ما تشریف آورد. آب برای وضوی آنحضرت جآورده شد. رسول الله جوضو گرفت و مردم، باقیمانده آب وضویش را برداشتند و به صورتهایشان مالیدند. رسول الله جدر حالی كه جلوی خود، نیزهای را (بعنوان ستره) نصب كرده بود، هر یک از نمازهای ظهر و عصر را دو ركعتی خواند».
۱۴۳- «عَنْ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ س قال: ذَهَبَتْ بِي خَالَتِي إِلَى النَّبِيِّ ج فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ ابْنَ أُخْتِي وَجِعٌ فَمَسَحَ رَأْسِي وَدَعَا لِي بِالْبَرَكَةِ، ثُمَّ تَوَضَّأَ فَشَرِبْتُ مِنْ وَضُوئِهِ، ثُمَّ قُمْتُ خَلْفَ ظَهْرِهِ فَنَظَرْتُ إِلَى خَاتَمِ النُّبُوَّةِ بَيْنَ كَتِفَيْهِ مِثْلَ زِرِّ الْحَجَلَةِ». (بخارى:۱۹۰)
ترجمه: «سایب بن یزید سمیگوید: خالهام مرا نزد نبی اكرم جبرد و عرض كرد كه خواهرزادام بیمار است. رسول الله جدست(مباركش) را بر سر من كشید و برای من دعای بركت نمود. آنگاه، وضو گرفت و من باقیمانده آب وضوی رسول خدا جرا نوشیدم و پشت سر آنحضرت جایستادم و به مهر نبوت كه مانند دكمهای بود و میان شانههای رسول الله جقرار داشت، نگاه كردم».