باب (۴۰): طولانی شدن نماز و خارج شدن کسی که برای کاری عجله داشته باشد
۴۱۰- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب: أَنَّ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ س كَانَ يُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ ج، ثُمَّ يَرْجِعُ فَيَؤُمُّ قَوْمَهُ، فَصَلَّى الْعِشَاءَ، فَقَرَأَ بِالْبَقَرَةِ، فَانْصَرَفَ رجُلٌ، فَكَأَنَّ مُعَاذًا تَنَاوَلَ مِنْهُ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ ج فَقَالَ: «فَتَّانٌ، فَتَّانٌ، فَتَّانٌ». ثَلاثَ مِرَارٍ أَوْ قَالَ: «فَاتِنًا، فَاتِنًا، فَاتِنًا». وَأَمَرَهُ بِسُورَتَيْنِ مِنْ أَوْسَطِ الْمُفَصَّلِ». (بخارى: ۷۰۱)
ترجمه: «جابر بن عبد الله سمیگوید: معاذ بن جبل سمعمولاً نماز عشا را پشت سر رسول اكرم جادا میكرد و بعد به مسجد محله خود، میرفت و برای مردم قبیله خود، امامت میكرد. در یكی از شبها، سوره بقره را در نماز عشا قرائت نمود. نماز آنقدر طولانی شد كه یكی از مقتدیان نماز را ترک كرد و رفت. معاذ به او ناسزا گفت. هنگامی كه خبر به گوش آنحضرت جرسید، خطاب به معاذ فرمود: «مگر تو فتنه گر هستی و میخواهی مردم را در فتنه بیندازی»؟ و این جمله را سه بار تكرار نمود. آنگاه، به او توصیه كرد كه دو سوره متوسط از سورههای مفصل (از «ق» تا آخر قرآن) را انتخاب كند و بخواند».