باب (۳۳): اعزام خالد بن ولید س توسط رسول خدا ج بسوی بنی جَذِیمه
۱۶۵۴- «عَنْ عَبْدِالله بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: بَعَثَ النَّبِيُّ ج خَالِدَ بْنَ الْوَلِيدِ إِلَى بَنِي جَذِيمَةَ، فَدَعَاهُمْ إِلَى الإسْلامِ، فَلَمْ يُحْسِنُوا أَنْ يَقُولُوا: أَسْلَمْنَا، فَجَعَلُوا يَقُولُونَ: صَبَأْنَا صَبَأْنَا، فَجَعَلَ خَالِدٌ يَقْتُلُ مِنْهُمْ، وَيَأْسِرُ، وَدَفَعَ إِلَى كُلِّ رَجُلٍ مِنَّا أَسِيرَهُ، حَتَّى قَدِمْنَا عَلَى النَّبِيِّ ج، فَذَكَرْنَاهُ، فَرَفَعَ النَّبِيُّ ج يَدَهُ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ» مَرَّتَيْنِ».(بخارى:۴۳۳۹)
ترجمه: «عبدالله بن عمر بمیگوید: نبی اكرم جخالد بن ولید را بسوی بنی جَذِیمه فرستاد و آنها را به اسلام، فرا خواند. ولی آنان نتوانستند كه بخوبی بگویند: اسلمنا (ما مسلمان شدیم). بلكه گفتند: صبأنا (یعنی از دینی وارد دینی دیگر شدیم). لذا خالد بن ولید، همچنان آنها را میكشت و به اسارت میگرفت. و به هر یک از ما اسیرش را تحویل داد تا اینكه نزد نبی اكرم جآمدیم و ماجرا را برایش بازگو كردیم. رسول خدا جدستش را بلند كرد و دوبار، فرمود: «خدایا! من از كار خالد، نزد تو اعلام برائت میكنم»».