باب (۵۹): داخل کردن انگشتان در یکدیگر در مسجد و بیرون از مسجد
۲۹۶- «عَنْ أَبِي مُوسَى س عَنِ النَّبِيِّ ج قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ، يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا». وَشَبَّكَ أَصَابِعَهُ».(بخارى:۴۸۱)
ترجمه: «از ابوموسی اشعری سروایت است كه رسول اكرم جفرمود: «مؤمن برای مؤمن، بمنزله یک ساختمان است كه هر قسمت آن، موجب تقویت قسمت دیگر آن میشود». و (برای نشان دادن حالت آن،) انگشتان دستهای خود را تشبیک كرد. (یعنی: تو در تو نمود)».
۲۹۷- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ ج إِحْدَى صَلاتَيِ الْعَشِيِّ، فَصَلَّى بِنَا رَكْعَتَيْنِ ثمَّ سَلَّمَ، فَقَامَ إِلَى خَشَبَةٍ مَعْرُوضَةٍ فِي الْمَسْجِدِ، فَاتَّكَأَ عَلَيْهَا كَأَنَّه غَضْبَانُ، وَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى الْيُسْرَى، وَشَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ، وَوَضَعَ خَدَّهُ الأيْمَنَ عَلَى ظَهْرِ كَفِّهِ الْيُسْرَى، وَخَرَجَتِ السَّرَعَانُ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ، فَقَالُوا: قَصُرَتِ الصَّلاةُ؟ وَفِي الْقَوْمِ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ، فَهَابَا أَنْ يُكَلِّمَاهُ، وَفِي الْقَوْمِ رَجُلٌ فِي يَدَيْهِ طُولٌ، يُقَالُ لَهُ ذُو الْيَدَيْنِ، قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنَسِيتَ أَمْ قَصُرَتِ الصَّلاةُ؟ قَالَ: «لَمْ أَنْسَ وَلَمْ تُقْصَرْ». فَقَالَ: «أَكَمَا يَقُولُ ذُو الْيَدَيْنِ؟» فَقَالُوا: نَعَمْ. فَتَقَدَّمَ فَصَلَّى مَا تَرَكَ، ثمَّ سَلَّمَ، ثمَّ كَبَّرَ، وَسَجَدَ مِثلَ سُجُودِهِ أَوْ أَطْوَلَ، ثمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَكَبَّرَ، ثمَّ كَبَّرَ وَسَجَدَ مِثلَ سُجُودِهِ أَوْ أَطْوَلَ، ثمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَكَبَّرَ ثمَّ سَلَّمَ».(بخارى:۴۸۲)
ترجمه: «ابو هریره سمیگوید: رسول الله جیكی از نمازهای بعد از زوال (ظهر یا عصر)را دو ركعت خواند و سلام گفت: سپس بسوی چوبی كه در مسجد بود، رفت. و مانند كسی كه عصبانی باشد، بر آن تكیه زد. و دست راستش را روی دست چپ گذاشت و انگشتانش را تو در تو نمود و گونه راستش را بر پشت دست چپ نهاد. كسانیكه عجله داشتند از مسجد خارج شدند و گفتند: نماز كوتاه شده است؟ ابوبكر و عمر بنیز كه در میان جمعیت بودند از ترس، چیزی نگفتند. در آن میان، شخصی كه دستهایش دراز بود و او را ذوالیدین مینامیدند، پرسید: ای رسول خدا! نماز تخفیف یافته یا شما دچار فراموشی شدید؟ آنحضرت جفرمود: «نه نماز تخفیف یافته و نه من دچار فراموشی شدم». سپس رسول خدا جاز حاضرین پرسید: «آیا چنین است كه ذوالیدین میگوید»؟ همه گفتند: بلی. آنگاه رسولالله ججلو آمد و باقیمانده نماز را كامل كرد و سلام داد. بعد تكبیر گفت و به سجده رفت و مانند سجده نماز یا طولانیتر از آن، سجده نمود. سپس سرش را بلند كرد و دوباره تكبیر گفت و مانند نوبت اول، به سجده رفت . در پایان، سرش را بلند كرده، تكبیر گفت و سلام داد».