ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب(۵۳): اگر روی شخصی که در نماز است نجاستی انداخته شود، نمازش باطل نمی‌شود

باب(۵۳): اگر روی شخصی که در نماز است نجاستی انداخته شود، نمازش باطل نمی‌شود

۱۷۶- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س: أَنَّ النَّبِيَّ ج كَانَ يُصَلِّي عِنْدَ الْبَيْتِ وَأَبُو جَهْلٍ وَأَصْحَابٌ لَهُ جُلُوسٌ، إِذْ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض: أَيُّكُمْ يَجِيءُ بِسَلَى جَزُورِ بَنِي فُلانٍ، فَيَضَعُهُ عَلَى ظَهْرِ مُحَمَّدٍ إِذَا سَجَدَ؟ فَانْبَعَثَ أَشْقَى الْقَوْمِ فَجَاءَ بِهِ، فَنَظَرَ حَتَّى سَجَدَ النَّبِيُّ ج، وَضَعَهُ عَلَى ظَهْرِهِ بَيْنَ كَتِفَيْهِ، وَأَنَا أَنْظُرُ لا أُغْنِي شَيْئًا، لَوْ كَانَ لِي مَنَعَةٌ، قَالَ: فَجَعَلُوا يَضْحَكُونَ وَيُحِيلُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ، وَرَسُولُ اللَّهِ ج سَاجِدٌ لا يَرْفَعُ رَأْسَهُ، حَتَّى جَاءَتْهُ فَاطِمَةُ، فَطَرَحَتْ عَنْ ظَهْرِهِ، فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ ج رَأْسَهُ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ عَلَيْكَ بِقُرَيْشٍ». ثَلاثَ مَرَّاتٍ، فَشَقَّ عَلَيْهِمْ إِذْ دَعَا عَلَيْهِمْ، قَالَ: وَكَانُوا يَرَوْنَ أَنَّ الدَّعْوَةَ فِي ذَلِكَ الْبَلَدِ مُسْتَجَابَةٌ، ثُمَّ سَمَّى: «اللَّهُمَّ عَلَيْكَ بِأَبِي جَهْلٍ، وَعَلَيْكَ بِعُتْبَةَ بْنِ رَبِيعَةَ، وَشَيْبَةَ بْنِ رَبِيعَةَ، وَالْوَلِيدِ بْنِ عُتْبَةَ، وَأُمَيَّةَ بْنِ خَلَفٍ، وَعُقْبَةَ بْنِ أَبِي مُعَيْطٍ»، وَعَدَّ السَّابِعَ فَنَسِيَهُ الرَّاويُ. قَالَ: فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ رَأَيْتُ الَّذِينَ عَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ج صَرْعَى فِي الْقَلِيبِ قَلِيبِ بَدْرٍ».(بخارى:۲۴۰)

ترجمه: «عبدالله بن مسعود سمی‌گوید: روزی، رسول الله جكنار كعبه مشغول نماز خواندن بود. ابوجهل و تنی چند از هوادارانش آنجا نشسته بودند. یكی از آنان گفت: چقدر خوب است اگر یكی از شما بچه دان شتر فلان قبیله را بیاورد و هنگامی كه محمد به سجده می‏رود، آن را بر پشت او بگذارد. بدبخت‏ترین آنان (كه عقبه بود) رفت و آن بچه دان را آورد و منتظر ماند كه محمد جبه سجده برود. وقتی پیامبر جبه سجده رفت، آنرا میان شانه‌های رسول الله جگذاشت. راوی می‌گوید: من كه شاهد آن صحنه بودم، نتوانستم كاری انجام دهم. اگر پشتیبانی می‏داشتم، دفاع می‏كردم. عبدالله بن‏مسعود سمی‌گوید: بعد از آن، همه قهقهه سر دادند و یكدیگر را تنه می‌زدند. رسول الله جكه در سجده بود سر خود را از سجده بر نداشت، تا اینكه فاطمه لآمد و آن را از پشت آنحضرت جبرداشت و دور انداخت. پیامبر اكرم جسر از سجده برداشت، (آنها را نفرین كرد) و سه بار فرمود: «پروردگارا! قریش را نابود كن». آنها از نفرین پیامبر ج، خیلی ناراحت شدند. زیرا معتقد بودند كه دعا، در شهر مكه پذیرفته می‏شود. سپس، رسول الله جبا ذكر نام هر یک از آنها، فرمود: «پروردگارا! ابو جهل، عتبه بن ربیعه، شیبه بن ربیعه، ولید بن عتبه، امیه بن خلف وعقبه بن ابی معیط را نابود كن». راوی می‌گوید: رسول اللهجنفر هفتم را نیز نام برد كه من آنرا فراموش كرده‌‌ام. سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، من لاشه‌های مردار همه كسانی را كه رسول الله جدر آنروز، نفرین كرده بود، در چاهای بدر دیدم».