باب (۴۶): نیزه بازی در مسجد
۲۸۲- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: لَقَدْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج يَوْمًا عَلَى بَابِ حُجْرَتِي وَالْحَبَشَةُ يَلْعَبُونَ فِي الْمَسْجِدِ، وَرَسُولُ اللَّهِ ج يَسْتُرُنِي بِرِدَائِهِ، أَنْظُرُ إِلَى لَعِبِهِمْ. وفي رواية: يَلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ».(بخارى:۴۵۴)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: روزی، رسول الله جرا دیدم كه كنار دروازه خانه من ایستاده است در حالی كه عدهای از مردم حبشه، داخل مسجد، تمرین نیزه میكردند. آنحضرت جچادرش را روی من انداخت تا در كنار ایشان، نیزه بازی آنها را تماشا كنم».