باب(۷۸): اگر کافر حربی بدون امان خواستن، وارد سرزمین مسلمانان شود
۱۲۹۱- «عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْأَكْوَعِ س قَالَ: أَتَى النَّبِيَّ ج عَيْنٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَهُوَ فِي سَفَرٍ، فَجَلَسَ عِنْدَ أَصْحَابِهِ يَتَحَدَّثُ، ثُمَّ انْفَتَلَ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «اطْلُبُوهُ وَاقْتُلُوهُ». فَقَتَلَهُ فَنَفَّلَهُ سَلَبَهُ». (بخارى: ۳۰۵۱)
ترجمه: «سلمه بن اكوع سمیگوید: رسول خدا جدر سفر بود كه جاسوسی از طرف مشركین آمد و با صحابه نشست و صحبت كرد. سپس، برگشت. نبی اكرم جفرمود: «او را پیدا كنید و بكشید». سلمه او را كشت و رسول خدا جاموال آن شخص را به او (سلمه) داد».