باب (۱): خواندن نماز کسوف
۵۵۴- «عَنْ أَبِي بَكْرَةَ س قَالَ: كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَانْكَسَفَتِ الشَّمْسُ، فَقَامَ النَّبِيُّ ج يَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّى دَخَلَ الْمَسْجِدَ، فَدَخَلْنَا، فَصَلَّى بِنَا رَكْعَتَيْنِ حَتَّى انْجَلَتِ الشَّمْسُ، فَقَالَ ج: «إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ، فَإِذَا رَأَيْتُمُوهُمَا فَصَلُّوا وَادْعُوا حَتَّى يُكْشَفَ مَا بِكُمْ». وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنْهُ س قَالَ: قَالَ ج: «وَلكِنَّ الله تَعَالى يُخَوِّفُ بِهِمَا عِبَادَهُ»».(بخارى:۱۰۴۰و ۱۰۴۸)
ترجمه: «ابوبكره سمیگوید: نزد رسول اللهجبودیم كه خورشید گرفتگی بوجود آمد. آنحضرت جبرخاست و در حالی كه گوشه لباسش به زمین كشیده میشد، به مسجد رفت. ما نیز پشت سر ایشان، وارد مسجد شدیم. و به امامت رسول الله جدو ركعت نماز خواندیم تا اینكه خورشید گرفتگی بر طرف شد. سپس، رسول الله جفرمود: «خسوف و كسوف هرگز به خاطر مرگ كسی اتفاق نمیافتند. بنابر این، هر وقت با آنها مواجه شدید، نماز بخوانید و دعا كنید تا اینكه گرفتگی آنها، برطرف شود». و در روایتی دیگر از ابوبكره آمده است كه آنحضرت جفرمود: «خداوند به وسیله آنها بندگانش را میترساند»».
۵۵۵- «وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ س قَالَ: كَسَفَتِ الشَّمْسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج يَوْمَ مَاتَ إِبْرَاهِيمُ، فَقَالَ النَّاسُ: كَسَفَتِ الشَّمْسُ لِمَوْتِ إِبْرَاهِيمَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَلا لِحَيَاتِهِ، فَإِذَا رَأَيْتُمْ فَصَلُّوا وَادْعُوا اللَّهَ»».(بخارى: ۱۰۴۳)
ترجمه: «مغیره بن شعبه سمیگوید: روز وفات ابراهیم؛ (پسر رسول اللهج) در زمان آنحضرت جخورشیدگرفتگی رخ داد. مردم گفتند: خورشید گرفتگی بخاطر مرگ پسر رسول الله جاتفاق افتاده است. رسول الله جفرمود: «خسوف و كسوف بخاطر مرگ یا زندگی كسی بوقوع نمیپیوندند. پس هرگاه، چنین حالتیهایی را دیدید، نماز بخوانید و دعا كنید»».