باب (۴): عمرۀ تنعیم
۸۶۲- «عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ ب أَنَّ النَّبِيَّ ج أَمَرَهُ أَنْ يُرْدِفَ عَائِشَةَ وَيُعْمِرَهَا مِنَ التَّنْعِيمِ». (بخارى: ۱۷۸۴)
ترجمه: «عبدالرحمن بن ابو بكر ب؛ برادر عایشه بمیگوید: نبی اكرم جبه من دستور داد كه عایشه را همراه خود به تنعیم ببرم تا از آنجا برای عمره، احرام ببندد».
۸۶۳- «عَنْ سُرَاقَةَ بْنَ مَالِكِ ابْنِ جُعْشُمٍ س أَنَّه لَقِيَ النَّبِيَّ ج وَهُوَ بِالْعَقَبَةِ وَهُوَ يَرْمِيهَا فَقَالَ: أَلَكُمْ هَذِهِ خَاصَّةً يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «لا بَلْ لِلأَبَدِ»».(بخارى: ۱۷۸۵)
ترجمه: «سراقه بن مالک سروایت میكند كه پیامبر جرا در حال رمی جمره عقبه، ملاقات نمود. و از آنحضرت جپرسید: آیا این (تبدیل حج به عمره)، مخصوص شماست؟ فرمود: «خیر، بلكه برای (همه و) همیشه است»».