باب (۵): صدقه دهید قبل از آنکه کسی آنرا قبول نکند
۷۰۴- «عَنْ حَارِثَةَ بْنِ وَهْبٍ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج يَقُولُ: «تَصَدَّقُوا، فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ، يَمْشِي الرَّجُلُ بِصَدَقَتِهِ، فَلا يَجِدُ مَنْ يَقْبَلُهَا، يَقُولُ الرَّجُلُ: لَوْ جِئْتَ بِهَا بِالأَمْسِ لَقَبِلْتُهَا، فَأَمَّا الْيَوْمَ فَلا حَاجَةَ لِي بِهَا»». (بخارى: ۱۴۱۱)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: از نبی اكرم جشنیدم كه میفرمود: «صدقه دهید. زیرا زمانی فرا خواهد رسید كه شخص، با صدقهاش براه میافتد، اما هیچ كس پیدا نمیشود كه آن را بپذیرد. شخص میگوید: اگر دیروز، صدقه ات را میآوردی، قبول میكردم. اما امروز، نیازی به آن ندارم».
۷۰۵- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَكْثُرَ فِيكُمُ الْمَالُ، فَيَفِيضَ حَتَّى يُهِمَّ رَبَّ الْمَالِ مَنْ يَقْبَلُ صَدَقَتَهُ، وَحَتَّى يَعْرِضَهُ، فَيَقُولَ الَّذِي يَعْرِضُهُ عَلَيْهِ: لا أَرَبَ لِي»». (بخارى: ۱۴۱۲)
ترجمه: «ابوهریره سروایت میكند كه نبی اكرم جفرمود: « قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی كه مال و ثروت درمیان شما زیاد شود تا جایی كه صاحب مال، اراده میكند كه صدقهاش را به فلان شخص، بدهد. وقتی آنرا به او عرضه میكند, آن شخص، میگوید: بدان، نیاز ندارم»».
۷۰۶- «عَنْ عَدِيِّ بْنِ حَاتِمٍ س قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَجَاءَهُ رَجُلانِ، أَحَدُهُمَا يَشْكُو الْعَيْلَةَ، وَالآخَرُ يَشْكُو قَطْعَ السَّبِيلِ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَمَّا قَطْعُ السَّبِيلِ: فَإِنَّهُ لا يَأْتِي عَلَيْكَ إِلاَّ قَلِيلٌ، حَتَّى تَخْرُجَ الْعِيرُ إِلَى مَكَّةَ بِغَيْرِ خَفِيرٍ، وَأَمَّا الْعَيْلَةُ: فَإِنَّ السَّاعَةَ لا تَقُومُ، حَتَّى يَطُوفَ أَحَدُكُمْ بِصَدَقَتِهِ، لا يَجِدُ مَنْ يَقْبَلُهَا مِنْهُ، ثُمَّ لَيَقِفَنَّ أَحَدُكُمْ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ، لَيْسَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ حِجَابٌ، وَلا تَرْجُمَانٌ يُتَرْجِمُ لَهُ، ثُمَّ لَيَقُولَنَّ لَهُ: أَلَمْ أُوتِكَ مَالاً؟ فَلَيَقُولَنَّ: بَلَى. ثُمَّ لَيَقُولَنَّ: أَلَمْ أُرْسِلْ إِلَيْكَ رَسُولاً؟ فَلَيَقُولَنَّ: بَلَى. فَيَنْظُرُ عَنْ يَمِينِهِ فَلا يَرَى إِلاَّ النَّارَ، ثُمَّ يَنْظُرُ عَنْ شِمَالِهِ فَلا يَرَى إِلاَّ النَّارَ، فَلْيَتَّقِيَنَّ أَحَدُكُمُ النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ، فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَيِّبَةٍ»».(بخارى: ۱۴۱۳)
ترجمه: «عدی بن حاتم سمیگوید: نزد رسول الله جبودم كه دو نفر به محضر آنحضرت جرسیدند. یكی از فقر و گرسنگی و دیگری از نا امنی راهها، شكایت كرد. رسول الله جفرمود: «مسأله امنیت راهها در آینده نزدیک، حل خواهد شد بطوریكه كاروانها بدون محافظ تا مكه خواهند رفت.
اما در مورد فقر و گرسنگی، باید بگویم: قیامت برپا نخواهد شد تا وقتیكه (مال و ثروت بحدی زیاد شود) كه یكی از شما برای پیدا كردن كسی كه صدقهاش را بپذیرد، به جستجو بپردازد ولی او را پیدا نكند. سپس روز قیامت، شما در پیشگاه خدا حاضر خواهید شد در حالیكه حجابی وجود ندارد و نیازی به مترجم نیست. آنگاه، خداوند خطاب به بندهاش میفرماید: آیا به تو مال نداده بودم؟ میگوید: بلی. باز خداوند میفرماید: برای هدایت و راهنمایی تو پیامبر نفرستاده بودم؟ بنده میگوید: بلی. آن شخص، به سمت راست خود نگاه میكند بجز آتش، چیزی نمیبیند. سپس، به سمت چپ خود نگاه میكند بجز آتش، چیزی نمیبیند». در اینجا آنحضرت جفرمود: «خود را از آتش دوزخ دور نگاه دارید، اگر چه با صدقه دادن نصف خرمایی باشد. و اگر این نیز مقدور نبود، با سخن پسندیده (و حسن خلق) خود را از آتش، نجات دهید»».