ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۴۸): جارو زدن مسجد و جمع‌آوری خار و خاشاک آن

باب (۴۸): جارو زدن مسجد و جمع‌آوری خار و خاشاک آن

۲۸۴- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَجُلا أَسْوَدَ، أَوِ امْرَأَةً سَوْدَاءَ، كَانَ يَقُمُّ الْمَسْجِدَ، فَمَاتَ، فَسَأَلَ النَّبِيُّ ج عَنْهُ، فَقَالُوا: مَاتَ، قَالَ: «أَفَلا كُنْتُمْ آذَنْتُمُونِي بِهِ، دُلُّونِي عَلَى قَبْرِهِ، أَوْ قَالَ قَبْرِهَا». فَأَتَى قَبْرَهَا فَصَلَّى عَلَيْهَا».(بخارى:۴۵۸)

ترجمه: «ابوهریره سمی‌گوید: مرد یا زن حبشی‌ای كه مسجد را جارو می‏زد، فوت نمود. رسول ‏الله جدرباره او از مردم پرسید. گفتند: فوت كرده است. رسول ‏الله جفرمود: «چرا مرا خبر نكردید؟ قبر او را به من نشان دهید». آنگاه، رسول ‏الله جسر قبرش رفت و بر او نماز جنازه خواند».