باب (۱۲): قرآن در چه مدتی خوانده شود؟ (ختم شود)
۱۸۰۲- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب قَالَ: أَنْكَحَنِي أَبِي امْرَأَةً ذَاتَ حَسَبٍ، فَكَانَ يَتَعَاهَدُ كَنَّتَهُ فَيَسْأَلُهَا عَنْ بَعْلِهَا، فَتَقُولُ: نِعْمَ الرَّجُلُ مِنْ رَجُلٍ، لَمْ يَطَأْ لَنَا فِرَاشًا، وَلَمْ يُفَتِّشْ لَنَا كَنَفًا مُنْذُ أَتَيْنَاهُ، فَلَمَّا طَالَ ذَلِكَ عَلَيْهِ ذَكَرَ لِلنَّبِيِّ ج فَقَالَ: «الْقَنِي بِهِ». فَلَقِيتُهُ بَعْدُ، فَقَالَ: «كَيْفَ تَصُومُ»؟ قَالَ: كُلَّ يَوْمٍ، قَالَ: «وَكَيْفَ تَخْتِمُ»؟ قَالَ: كُلَّ لَيْلَةٍ، قَالَ: «صُمْ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثَلاثَةً، وَاقْرَإِ الْقُرْآنَ فِي كُلِّ شَهْرٍ». قَالَ: قُلْتُ: أُطِيقُ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ، قَالَ: «صُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ فِي الْجُمُعَةِ». قُلْتُ: أُطِيقُ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ، قَالَ: «أَفْطِرْ يَوْمَيْنِ، وَصُمْ يَوْمًا». قَالَ: قُلْتُ: أُطِيقُ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ، قَالَ: «صُمْ أَفْضَلَ الصَّوْمِ صَوْمَ دَاوُدَ، صِيَامَ يَوْمٍ وَإِفْطَارَ يَوْمٍ، وَاقْرَأْ فِي كُلِّ سَبْعِ لَيَالٍ مَرَّةً». فَلَيْتَنِي قَبِلْتُ رُخْصَةَ رَسُولِ اللَّهِ ج، وَذَاكَ أَنِّي كَبِرْتُ وَضَعُفْتُ، فَكَانَ يَقْرَأُ عَلَى بَعْضِ أَهْلِهِ السُّبْعَ مِنَ الْقُرْآنِ بِالنَّهَارِ، وَالَّذِي يَقْرَؤُهُ يَعْرِضُهُ مِنَ النَّهَارِ، لِيَكُونَ أَخَفَّ عَلَيْهِ بِاللَّيْلِ، وَإِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَقَوَّى أَفْطَرَ أَيَّامًا، وَأَحْصَى وَصَامَ مِثْلَهُنَّ، كَرَاهِيَةَ أَنْ يَتْرُكَ شَيْئًا فَارَقَ النَّبِيَّ ج عَلَيْهِ».(بخارى: ۵۰۵۲)
ترجمه: «عبدالله بن عمرو بمیگوید: پدرم، دختری از خانوادهای اصیل، به نكاحم در آورد. و همیشه عروساش را سر میزد و حال شوهرش را از او میپرسید. او گفت: مرد بسیار خوبی است. ولی از زمانی كه نزد او آمدهام به رختخواب نیامده و با من همبستر نشده است. پس هنگامی كه این ماجرا برای پدرم، طولانی شد، آنرا برای نبی اكرم جبازگو كرد. پیامبر خدا جفرمود: «او را نزد من بفرست». سپس هنگامی كه با رسول خدا جملاقات كردم، فرمود: «چگونه روزه میگیری»؟ گفتم: هر روز. فرمود: «چگونه قرآن را ختم میكنی»؟ گفتم: هر شب. فرمود: «هر ماه، سه روز، روزه بگیر و یک بار قرآن را ختم كن». گفتم: بیشتر از این، توانایی دارم. فرمود: هفتهای سه روز، روزه بگیر». گفتم: بیشتر از این، توانایی دارم. فرمود: «دو روز، بخور و یک روز، روزه بگیر»[۹] . گفتم: بیشتر از این، توانایی دارم. فرمود: «بهترین روزه، روزه داوود است كه یک روز، روزه میگرفت و روز دیگر، میخورد. و هر هفت شب، یک بار، قرآن را ختم كن».
ای كاش! رخصت رسول الله جرا میپذیرفتم زیرا كه هم اكنون پیر و ضعیف شدهام.
راوی میگوید: پس از آن، ابن عمرو بروزانه، یک هفتم قرآن را نزد یكی از افراد خانوادهاش تلاوت میكرد. و آنچه را كه میخواست در شب، تلاوت نماید، در روز، تكرار میكرد تا تلاوت شب، برایش آسانتر شود. و هنگامی كه میخواست تقویت شود، چند روز، میخورد و آنها را میشمرد.سپس به تعداد آن روزها، روزه میگرفت و دوست نداشت آنچه را كه در زمان رسول خدا جانجام میداد، اكنون ترک كند».
[۹] ابن حجر به نقل از داودی میگوید: در اینجا راوی دچار اشتباه شده است چرا كه روزه گرفتن سه روز در هفته، بیشتر از دو روز، خوردن و یک روز، روزه گرفتن میباشد.