باب (۹): مناقب زید بن حارثهس
۱۵۲۳- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: بَعَثَ النَّبِيُّ ج بَعْثًا، وَأَمَّرَ عَلَيْهِمْ أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ، فَطَعَنَ بَعْضُ النَّاسِ فِي إِمَارَتِهِ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «إنْ تَطْعُنُوا فِي إِمَارَتِهِ، فَقَدْ كُنْتُمْ تَطْعُنُونَ فِي إِمَارَةِ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ، وَايْمُ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَخَلِيقًا لِلإِمَارَةِ، وَإِنْ كَانَ لَمِنْ أَحَبِّ النَّاسِ إِلَيَّ، وَإِنَّ هَذَا لَمِنْ أَحَبِّ النَّاسِ إِلَيَّ بَعْدَهُ»».(بخارى:۳۷۳۰)
ترجمه: «عبدالله بن عمر بمیگوید: نبی اكرم جگروهی را به جهاد، اعزام كرد و اسامه بن زید برا به عنوان امیر آنان، تعیین فرمود. برخی از مردم به فرماندهیاش اعتراض كردند. نبی اكرم جفرمود: «شما كه هم اكنون به فرماندهی او، اعتراض دارید، قبلاً به فرماندهی پدرش نیز اعتراض داشتید.سوگند به خدا كه او (پدرش) شایسته فرماندهی و محبوبترین مردم نزد من بود. و بعد از او، این، (اسامه) نیز محبوبترین مردم، نزد من است»».
۱۵۲۴- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: دَخَلَ عَلَيَّ قَائِفٌ وَالنَّبِيُّ ج شَاهِدٌ وَأُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ وَزَيْدُ بْنُ حَارِثَةَ مُضْطَجِعَانِ، فَقَالَ: إِنَّ هَذِهِ الأَقْدَامَ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ، قَالَ: فَسُرَّ بِذَلِكَ النَّبِيُّ ج وَأَعْجَبَهُ، فَأَخْبَرَ بِهِ عَائِشَةَ».(بخارى: ۳۷۳۱)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: نبی اكرم جحضور داشت و اسامه بن زید و زید بن حارثه، خواب بودند كه قیافه شناسی وارد شد و گفت: یكی از این قدمها از دیگری، بوجود آمده است. راوی میگوید: نبی اكرم جاز شنیدن این سخن، خوشحال شد و آنرا پسندید و به اطلاع عایشه لرساند».