باب (۱۸): وجوب نماز جماعت
۳۸۳- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِحَطَبٍ فَيُحْطَبَ، ثمَّ آمُرَ بِالصَّلاةِ فَيُؤَذَّنَ لَهَا، ثمَّ آمُرَ رَجُلاً فَيَؤُمَّ النَّاسَ، ثمَّ أُخَالِفَ إِلَى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عَلَيْهِمْ بُيُوتَهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَوْ يَعْلَمُ أَحَدُهُمْ أَنَّهُ يَجِدُ عَرْقًا سَمِينً،ا أَوْ مِرْمَاتَيْنِ حَسَنَتَيْنِ، لَشَهِدَ الْعِشَاءَ»».(بخارى: ۶۴۴)
ترجمه: «ابوهریره سنقل میكند كه رسول الله جفرمود: «سوگند به ذاتی كه جانم در ید قدرت اوست، تصمیم گرفتم دستور دهم تا هیزم آماده كنند. وپس از اذان، كسی را برای امامت نماز بگمارم و خود، نزد كسانی بروم كه در خانهها نشسته و در نماز جماعت شركت نمیكنند و آنها را با خانههایشان آتش بزنم. بخدا سوگند، آنانی كه به جماعت نمیآیند، اگرمیدانستند كه استخوانی چرب یا دو تكه گوشت خوب به آنان میرسد، حتما در نماز عشاء شركت میكردند»».