باب (۲): اگر شخص مقیم، به آب دسترسی پیدا نکرد و بیم فوت نماز میرفت، تیمم نماید
۲۲۳- «عَنِ أَبِي جُهَيْمِ بْنِ الْحَارِثِ الأَنْصَارِيِّ س قَالَ: أَقْبَلَ النَّبِيُّ ج مِنْ نَحْوِ بِئْرِ جَمَلٍ، فَلَقِيَهُ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِ النَّبِيُّ ج حَتَّى أَقْبَلَ عَلَى الْجِدَارِ، فَمَسَحَ بِوَجْهِهِ وَيَدَيْهِ، ثُمَّ رَدَّ عَلَيْهِ السَّلامَ».(بخارى:۳۳۷)
ترجمه: «ابو جهیم بن حارث انصاری میگوید: رسول الله جاز طرف چاه جمل میآمد كه شخصی به ایشان رسید و سلام گفت. رسول خدا جسلام او را پاسخ نداد تا آنكه به دیواری رسید. آنگاه، بر آن دست زد و آنها (دستهایش) را بر چهره و دستهایش مالید (یعنی تیمم كرد). سپس سلام آن شخص را پاسخ داد».