ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۷): کراهیت برهنه نماز خواندن

باب (۷): کراهیت برهنه نماز خواندن

۲۳۶- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب يُحَدِّثُ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج كَانَ يَنْقُلُ مَعَهُمُ الْحِجَارَةَ لِلْكَعْبَةِ، وَعَلَيْهِ إِزَارُهُ، فَقَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ عَمُّهُ: يَا ابْنَ أَخِي، لَوْ حَلَلْتَ إِزَارَكَ، فَجَعَلْتَ عَلَى مَنْكِبَيْكَ دُونَ الْحِجَارَةِ، قَالَ: فَحَلَّهُ فَجَعَلَهُ عَلَى مَنْكِبَيْهِ، فَسَقَطَ مَغْشِيًّا عَلَيْهِ، فَمَا رُئِيَ بَعْدَ ذَلِكَ عُرْيَانًا ج».(بخارى:۳۶۴)

ترجمه: «جابر بن عبدالله بمی‌گوید: رسول الله ج(قبل از بعثت)هنگام تعمیر كعبه، همراه سایر قریش، سنگ‏ها را بر دوش خود حمل می‏كرد. آنحضرت جدر آن هنگام، ازار پوشیده بود. عباس؛ عموی رسول الله ج؛ فرمود: برادر زاده! چقدر خوب است، اگر ازارت را باز كنی و آن را زیر سنگ‌ها و روی شانه‌ات بگذاری.

راوی می‌گوید: رسول الله جازار خود را باز نمود و آنرا روی شانه‌های خود نهاد. سپس بیهوش به زمین افتاد. و بعد از آن، هرگز برهنه دیده نشد.