باب (۴۴): نفرین مشرکین
۱۲۵۱- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَوْفَى ب قَالَ: دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ج يَوْمَ الأَحْزَابِ عَلَى الْمُشْرِكِينَ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الْكِتَابِ، سَرِيعَ الْحِسَابِ، اللَّهُمَّ اهْزِمِ الأَحْزَابَ، اللَّهُمَّ اهْزِمْهُمْ وَزَلْزِلْهُمْ»». (بخارى: ۲۹۳۳)
ترجمه: «از عبد الله بن ابی اوفی بروایت است كه رسول الله جروز جنگ احزاب، مشركین را چنین نفرین كرد: «الهی، ای نازل كننده كتاب و ای سریع الحساب! بار الها! احزاب را شكست بده. خدایا! آنان را شكست بده و متزلزل بگردان»».
۱۲۵۲- «عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: دَخَل الْيَهُودُ عَلَى النَّبِيِّ ج فَقَالُوا: السَّامُ عَلَيْكَ. فَلَعَنْتُهُمْ، فَقَالَ: «مَا لَكِ»؟ قُلْتُ: أَوَلَمْ تَسْمَعْ مَا قَالُوا؟ قَالَ: «فَلَمْ تَسْمَعِي مَا قُلْتُ: وَعَلَيْكُمْ»». (بخارى: ۲۹۳۵)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: (روزی) چند نفر یهودی، نزد نبی اكرم جآمدند و گفتند: سام علیک (مرگ بر تو). من آنان را لعنت كردم. آنحضرت جپرسید: «تو را چه شده است»؟ گفتم: مگر نشنیدی كه چه گفتند؟ فرمود: «مگر نشنیدی كه من به آنان گفتم: و علیكم» یعنی مرگ بر شما باد. (پس نیازی نیست كه آنان را لعنت كنی)».