باب (۴۶): این گفتۀ خداوند عز وجل که میفرماید: «الم، روم، مغلوب گردید» [روم:۱]
۱۷۳۹- «عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س وَقَدْ بَلَغَهُ أَنَّ رَجُلاً يُحَدِّث فِي كِنْدَةَ فَقَالَ: يَجِيءُ دُخَانٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَأْخُذُ بِأَسْمَاعِ الْمُنَافِقِينَ وَأَبْصَارِهِمْ، ويَأْخُذُ الْمُؤْمِنَ كَهَيْئَةِ الزُّكَامِ، وَكَانَ ابْنُ مَسْعُودٍ مُتَّكِئًا فَغَضِبَ فَجَلَسَ، فَقَالَ: مَنْ عَلِمَ فَلْيَقُلْ، وَمَنْ لَمْ يَعْلَمْ فَلْيَقُلْ اللَّهُ أَعْلَمُ، فَإِنَّ مِنَ الْعِلْمِ أَنْ يَقُولَ لِمَا لا يَعْلَمُ: لا أَعْلَمُ، فَإِنَّ اللَّهَ قَالَ لِنَبِيِّهِ ج: ﴿قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ ٨٦﴾[ص: ۸۶] . وَإِنَّ قُرَيْشًا أَبْطَئُوا عَنِ الإِسْلامِ فَدَعَا عَلَيْهِمُ النَّبِيُّ ج فَقَالَ: «اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَيْهِمْ بِسَبْعٍ كَسَبْعِ يُوسُفَ». فَأَخَذَتْهُمْ سَنَةٌ حَتَّى هَلَكُوا فِيهَا، وَأَكَلُوا الْمَيْتَةَ وَالْعِظَامَ، وَيَرَى الرَّجُلُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ كَهَيْئَةِ الدُّخَانِ، فَجَاءَهُ أَبُو سُفْيَانَ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، جِئْتَ تَأْمُرُنَا بِصِلَةِ الرَّحِمِ، وَإِنَّ قَوْمَكَ قَدْ هَلَكُوا، فَادْعُ اللَّهَ، فَقَرَأَ: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ ١٠﴾[الدخان: ۱۰] . إِلَى قَوْلِهِ ﴿عَآئِدُونَ ١٥﴾أَفَيُكْشَفُ عَنْهُمْ عَذَابُ الآخِرَةِ إِذَا جَاءَ ثمَّ عَادُوا إِلَى كُفْرِهِمْ، فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى: ﴿يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ﴾[الدخان: ۱۶] . يَوْمَ بَدْرٍ وَ ﴿لِزَامَۢا﴾يَوْمَ بَدْرٍ ﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ٢﴾[الروم: ۱-۲] . إِلَى ﴿سَيَغۡلِبُونَ ٣﴾وَالرُّومُ قَدْ مَضَى».(بخارى: ۴۷۷۴)
ترجمه: «به ابن مسعود سخبر رسید كه مردی در كنده، حدیث بیان میكند و میگوید: روز قیامت، دودی میآید و چشم و گوش منافقان را كور و كر میكند و مؤمنان را دچار حالتی مانند سرماخوردگی میسازد. ابن مسعود كه تكیه داده بود، عصبانی شد و نشست و گفت: كسی كه میداند، سخن بگوید. و كسی كه نمیداند، بگوید: خداوند بهتر میداند. زیرا یكی از نشانههای علم، آنست كه انسان، چیزی را كه نمیداند، بگوید: نمیدانم. همانا خداوند به پیامبرش فرمود: ﴿قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ ٨٦﴾[ص: ۸۶] . یعنی ای پیامبر! من از شما در مقابل رساندن دین خدا، هیچ پاداشی طلب نمیكنم و از زمره مدعیان دروغین نیستم.
و هنگامی كه قریش در پذیرفتن اسلام، تأخیر كردند، نبی اكرم جعلیه آنان چنین دعا كرد: «مرا علیه آنان با هفت سال مانند هفت سال دوران یوسف، كمک كن». پس دچار قحطسالی مهلكی شدند تا جایی كه گوشت و استخوان حیوانات مرده را میخوردند و میان آسمان و زمین را مانند دود، تیره و تار میدیدند. ابوسفیان نزد رسول خدا جآمد و گفت: ای محمد! آمدی و به ما دستور صله رحم دادی و اكنون، قومات دارد هلاک میشود. نزد خداوند، دعا كن. آنگاه پیامبر اكرم جاین آیه را تلاوت فرمود: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ ١٠﴾[الدخان: ۱۰] . تا ﴿عَآئِدُونَ ١٥﴾یعنی منتظر روزی باش كه آسمان و زمین، دود آشكاری پدیدار میكنند. دودی كه همه مردم را فرا میگیرد. این، عذاب دردناكی است. (مردم میگویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف گردان، ایمان آوردهایم. چگونه این یادآوری برای آنان فایدهای دارد در حالی كه قبلاً پیامبری با رسالتی روشن، نزد آنان آمده بود. سپس از او روی گردان شدند و گفتند: او دیوانهای است كه آموزش داده شده است. اگر زمان كوتاهی، عذاب را از شما برداریم، قطعاً شما به كفر بر میگردید. آیا در صورتیكه به كفرشان برگردند، عذاب آخرت نیز از آنان، برداشته میشود؟ و این معنی سخن خداوند متعال است كه میفرماید: «روزی كه آنان را به سختی مؤاخذه میكنیم» كه منظور، همان روز بدر است و «لزاماً» نیز كه به معنی الزام عذاب میباشد، همان روز بدر است. ﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣﴾[الروم: ۱-۳] . یعنی روم، مغلوب میشوند و بعد از آن، بزودی پیروز میگردند. (این پیش بینی قرآن، تحقق یافت) و زمان روم هم گذشت».