ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۴): هبه کردن به وکیل یا به کسی که برایش سفارش شده است

باب (۴): هبه کردن به وکیل یا به کسی که برایش سفارش شده است

۱۰۵۸- «عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَامَ حِينَ جَاءَهُ وَفْدُ هَوَازِنَ مُسْلِمِينَ فَسَأَلُوهُ أَنْ يَرُدَّ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَسَبْيَهُمْ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَحَبُّ الْحَدِيثِ إِلَيَّ أَصْدَقُهُ، فَاخْتَارُوا إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ، إِمَّا السَّبْيَ، وَإِمَّا الْمَالَ، وَقَدْ كُنْتُ اسْتَأْنَيْتُ بِكُمْ» وَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج انْتَظَرَهُمْ بِضْعَ عَشْرَةَ لَيْلَةً حِينَ قَفَلَ مِنَ الطَّائِفِ، فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج غَيْرُ رَادٍّ إِلَيْهِمْ إِلاَّ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ قَالُوا: فَإِنَّا نَخْتَارُ سَبْيَنَا، فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ج فِي الْمُسْلِمِينَ فَأَثْنَى عَلَى اللَّهِ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ ثُمَّ قَالَ: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ إِخْوَانَكُمْ هَؤُلاءِ قَدْ جَاءُونَا تَائِبِينَ، وَإِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنْ أَرُدَّ إِلَيْهِمْ سَبْيَهُمْ، فَمَنْ أَحَبَّ مِنْكُمْ أَنْ يُطَيِّبَ بِذَلِكَ فَلْيَفْعَلْ، وَمَنْ أَحَبَّ مِنْكُمْ أَنْ يَكُونَ عَلَى حَظِّهِ حَتَّى نُعْطِيَهُ إِيَّاهُ مِنْ أَوَّلِ مَا يُفِيءُ اللَّهُ عَلَيْنَا فَلْيَفْعَلْ» فَقَالَ النَّاسُ: قَدْ طَيَّبْنَا ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ج لَهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّا لا نَدْرِي مَنْ أَذِنَ مِنْكُمْ فِي ذَلِكَ، مِمَّنْ لَمْ يَأْذَنْ فَارْجِعُوا حَتَّى يَرْفَعُوا إِلَيْنَا عُرَفَاؤُكُمْ أَمْرَكُمْ» فَرَجَعَ النَّاسُ فَكَلَّمَهُمْ عُرَفَاؤُهُمْ ثُمَّ رَجَعُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَأَخْبَرُوهُ أَنَّهُمْ قَدْ طَيَّبُوا وَأَذِنُوا».(بخارى: ۲۳۰۷-۲۳۸)

ترجمه: «مسوربن مخرمه سمی‌گوید: هنگامی كه هیأتی از طایفه هوازن، كه مسلمان شده بودند، نزد رسول خدا جآمدند. رسول اكرم ج(به احترام شان) برخاست. آنها از رسول خدا جخواستند تا اموال و اسیرانشان را به آنان برگرداند. پیامبر اكرم جفرمود: «بهترین سخن نزد من، سخن راست است. از دوچیز، یكی را انتخاب كنید. یا مال یا اسیران را. من آنها را زیاد نگه داشته‌‌ام». گفتنی است كه رسول الله جهنگام بازگشت از طایف، بیشتر از ۱۰ ده روز، منتظر آنان ماند. سپس، هنگامی كه آنان متوجه شدند كه رسول اكرم جفقط یكی از دو چیز را به آنان برمی گرداند، گفتند: اسیرانمان را انتخاب كردیم. آنگاه، رسول خدا جدر میان مسلمانان برخاست و خدا را آنگونه كه شایسته است، حمد و ثنا گفت و فرمود: «اما بعد. این برادران شما تائب و پشیمان، نزد ما آمده‌اند. نظر من این است كه اسیرانشان را به آنان، برگردانیم. هر كس، با طیب خاطر، می‌خواهد اسیرش را آزاد كند، این كار را انجام دهد. و هر كس كه (نمی خواهد) و دوست دارد كه سهمیه‌اش محفوظ بماند تا از اولین غنیمتی كه بدست می‌آید آنرا به او برگردانیم، باز هم این كار را انجام دهد». مردم گفتند: بخاطر رسول خدا جبا طیب خاطر، این كار را انجام می‌دهیم. (اسیران را آزاد می‌كنیم).

رسول خدا جفرمود: (بعلت ازدحام) «نمی دانیم كدامیک، اجازه داد و كدامیک، اجازه نداد. بروید تا معتمدان شما نظر شما را به ما اعلام كنند». مردم رفتند و معتمدانشان با آنها صحبت كردند. سپس، معتمدان آنها، نزد رسول خدا جبرگشتند و به آنحضرت جاعلام كردند كه مردم با طیب خاطر، اجازه دادند».