باب (۲۳): پیامبر ج فرمود: ما برای تو، غمگین هستیم
۶۵۶- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: دَخَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج عَلَى أَبِي سَيْفٍ الْقَيْنِ، وَكَانَ ظِئْرًا لإِبْرَاهِيمَ، فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِبْرَاهِيمَ فَقَبَّلَهُ وَشَمَّهُ، ثمَّ دَخَلْنَا عَلَيْهِ بَعْدَ ذَلِكَ، وَإِبْرَاهِيمُ يَجُودُ بِنَفْسِهِ، فَجَعَلَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ ج تَذْرِفَانِ، فَقَالَ لَهُ عَبْدُالرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ س: وَأَنْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «يَا ابْنَ عَوْفٍ إِنَّهَا رَحْمَةٌ». ثمَّ أَتْبَعَهَا بِأُخْرَى، فَقَالَ ج: «إِنَّ الْعَيْنَ تَدْمَعُ وَالْقَلْبَ يَحْزَنُ، وَلا نَقُولُ إِلاَّ مَا يَرْضَى رَبُّنَا، وَإِنَّا بِفِرَاقِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُونَ»».(بخارى: ۱۳۰۳)
ترجمه: «انس ابن مالک سمیگوید: با رسول الله جنزد ابوسیفِ آهنگر رفتیم. او پدر رضاعی ابراهیم؛ فرزند رسول الله ج؛ بود. آنحضرت جابراهیم را برداشت و بوسید و بویید. بار دیگر كه به خانه ابوسیف رفتیم، ابراهیم، آخرین لحظات زندگیاش را میگذراند. اشک از چشمان رسول الله جسرازیر شد. عبدالرحمن ابن عوف گفت: ای رسول خدا! شما هم گریه میكنید؟ رسول الله جفرمود: «ای ابن عوف، گریه كردن من، نشانه شفقت و مهربانی است». و همچنانكه اشک میریخت، فرمود: «چشمها، اشک میریزد و دل اندوهگین است ولی ما سخنی كه موجب عدم خوشنودی خدا شود به زبان نخواهیم آورد. و ما بخاطر جدایی تو، ای ابراهیم! غمگین هستیم»».