باب (۴): تشویق پیامبر ج به خواندن نماز شب و نوافل، بدون واجب کردن آن.
۵۸۷- «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج طَرَقَهُ وَفَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ ÷ لَيْلَةً، فَقَالَ: «أَلا تُصَلِّيَانِ»؟ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنْفُسُنَا بِيَدِ اللَّهِ، فَإِذَا شَاءَ أَنْ يَبْعَثَنَا بَعَثَنَا، فَانْصَرَفَ حِينَ قُلْنَا ذَلِكَ وَلَمْ يَرْجِعْ إِلَيَّ شَيْئًا، ثُمَّ سَمِعْتُهُ وَهُوَ مُوَلٍّ يَضْرِبُ فَخِذَهُ وَهُوَ يَقُولُ: ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا﴾[الکهف: ۵۴] ».(بخارى: ۱۱۲۷)
ترجمه: «علی بن ابی طالب سمیگوید: شبی، رسول الله جبه خانه ما آمد و خطاب به من و فاطمه، فرمود: «آیا نماز شب نمیخوانید»؟ گفتم: یا رسول الله! ارواح ما در اختیار خداوند است. هر وقت، بخواهد، ما را بیدار نماید، بیدار میشویم. آنحضرت جبا شنیدن سخنان من، بدون اینكه پاسخی بدهد، برگشت. و در حین بازگشت، شنیدم كه (با تأسف) با دست، به ران خود میزند و این آیه را میخواند: ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا﴾[الکهف: ۵۴] (حقا كه انسان، بیش از هر چیز دیگر، به بحث ومجادله، میپردازد)».
۵۸۸- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج لَيَدَعُ الْعَمَلَ، وَهُوَ يُحِبُّ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ، خَشْيَةَ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ النَّاسُ فَيُفْرَضَ عَلَيْهِمْ، وَمَا سَبَّحَ رَسُولُ اللَّهِ ج سُبْحَةَ الضُّحَى قَطُّ، وَإِنِّي لأُسَبِّحُهَا».(بخارى: ۱۱۲۸)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: چه بسا، رسول الله جعملی را دوست داشت كه انجام دهد، ولی از ترس اینكه مبادا مردم به آن عمل كنند و بر آنان، فرض گردد، آنرا ترک میكرد. بهمین دلیل، آنحضرت جبه خواندن نماز چاشت مواظبت نمیكرد. ولی من، همواره، آنرا میخوانم».