باب(۶۰): مساجدی که در راه مکه و مدینه قرار دارند و اماکنی که رسول الله ج در آنجا نماز خوانده است
۲۹۸- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب: أَنَّهُ كَانَ يُصَلِّي فِي أَمَاكِنَ مِنَ الطَّرِيْقِ وَيَقُوْلُ: أَنَّهُ رَأَى النَّبِيَّ يُصَلِّي فِي تِلْكَ الأمْكِنَةِ».(بخارى: ۴۸۳)
ترجمه: «نقل شده است كه عبد الله بن عمر بدر مكانهای متعددی كه در مسیر راه (مكه و مدینه) قرار دارند، نماز میخواند و میفرمود: من رسول الله جرا دیدم كه در این مكانها نماز میخواند».
۲۹۹- «وعَنْهُ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج كَانَ يَنْزِلُ بِذِي الْحُلَيْفَةِ حِينَ يَعْتَمِرُ، وَفِي حَجَّتِهِ حِينَ حَجَّ، تَحْتَ سَمُرَةٍ فِي مَوْضِعِ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِذِي الْحُلَيْفَةِ، وَكَانَ إِذَا رَجَعَ مِنْ غَزْوٍ كَانَ فِي تِلْكَ الطَّرِيقِ أَوْ حَجٍّ أَوْ عُمْرَةٍ هَبَطَ مِنْ بَطْنِ وَادٍ، فَإِذَا ظَهَرَ مِنْ بَطْنِ وَادٍ أَنَاخَ بِالْبَطْحَاءِ الَّتِي عَلَى شَفِيرِ الْوَادِي الشَّرْقِيَّةِ، فَعَرَّسَ ثمَّ حَتَّى يُصْبِحَ لَيْسَ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِحِجَارَةٍ، وَلا عَلَى الأَكَمَةِ الَّتِي عَلَيْهَا الْمَسْجِدُ، كَانَ ثمَّ خَلِيجٌ يُصَلِّي عَبْدُاللَّهِ عِنْدَهُ، فِي بَطْنِهِ كُثبٌ، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج ثمَّ يُصَلِّي، فَدَحَا السَّيْلُ فِيهِ بِالْبَطْحَاءِ، حَتَّى دَفَنَ ذَلِكَ الْمَكَانَ، الَّذِي كَانَ عَبْدُاللَّهِ يُصَلِّي فِيهِ».(بخارى:۴۸۴)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بروایت میكند كه رسول الله جدر سفرهای حج و عمره در ذوالحلیفه، زیر درخت سمره، جایی كه مسجد ذوالحلیفه قرار دارد، توقف میكرد. و هنگام بازگشت از جنگلی كه مسیرش آنجا بود و یا پس از اتمام حج یا عمره، از داخل رودخانه میگذشت و وقتیكه از آن خارج میشد، در كناره شرقی آن رودخانه، توقف مینمود وشب را در آنجا سپری میكرد. نه در كنار مسجد سنگی و نه روی تپهای كه مسجد بر آن بنا شده بود. در آنجا دره عمیقی وجود داشت كه مملو از تپههای شنی بود و رسول خدا جروی آنها نماز میخواند كه عبدالله بن عمر نیز هنگام عبور از آنجا، در همان مكان، نماز میخواند. البته بعداً سیل آمد و تپههای شنی را با خود برد و جایی را كه عبد الله آنجا نماز میخواند، معدوم ساخت».
۳۰۰- «وَحَدَّث عَبْدُاللَّهِ س: أَنَّ النَّبِيَّ ج صَلَّى حَيْث الْمَسْجِدُ الصَّغِيرُ، الَّذِي دُونَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِشَرَفِ الرَّوْحَاءِ، وَقَدْ كَانَ عَبْدُاللَّهِ يَعْلَمُ الْمَكَانَ الَّذِي كَانَ صَلَّى فِيهِ النَّبِيُّ ج، يَقُولُ: ثمَّ عَنْ يَمِينِكَ، حِينَ تَقُومُ فِي الْمَسْجِدِ تُصَلِّي، وَذَلِكَ الْمَسْجِدُ عَلَى حَافَةِ الطَّرِيقِ الْيُمْنَى، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْمَسْجِدِ الأَكْبَرِ رَمْيَةٌ بِحَجَرٍ، أَوْ نَحْوُ ذَلِكَ».(بخارى:۴۸۵)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بمیگوید: پیامبر اكرم جدر جای مسجد كوچک، قبل از مسجدی كه در بلندی روحاء قرار دارد، نماز خواند. و عبد الله بن عمر جایی را كه رسول الله جدر آن نماز خوانده بود، میدانست و میگفت: هنگامی كه در مسجد، نماز میخوانی، جای حقیقی نماز آنحضرت ج، سمت راست تو واقع میشود. آن مسجد، سمت راست و كنار راهی كه به مكه میرود، قرار دارد. فاصله این مسجد تا مسجد بزرگ، باندازه پرتاب سنگ یا چیز دیگری است».
۳۰۱- «وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ بْنُ عُمَرَ يُصَلِّي إِلَى الْعِرْقِ الَّذِي عِنْدَ مُنْصَرَفِ الرَّوْحَاءِ، وَذَلِكَ الْعِرْقُ انْتِهَاءُ طَرَفِهِ عَلَى حَافَةِ الطَّرِيقِ، دُونَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْمُنْصَرَفِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، وَقَدِ ابْتُنِيَ ثمَّ مَسْجِدٌ، فَلَمْ يَكُنْ عَبْدُاللَّهِ ابْنُ عُمَرَ يُصَلِّي فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ، كَانَ يَتْرُكُهُ عَنْ يَسَارِهِ وَوَرَاءَهُ، وَيُصَلِّي أَمَامَهُ إِلَى الْعِرْقِ نَفْسِهِ، وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ يَرُوحُ مِنَ الرَّوْحَاءِ، فَلا يُصَلِّي الظُّهْرَ حَتَّى يَأْتِيَ ذَلِكَ الْمَكَانَ، فَيُصَلِّي فِيهِ الظُّهْرَ، وَإِذَا أَقْبَلَ مِنْ مَكَّةَ، فَإِنْ مَرَّ بِهِ قَبْلَ الصُّبْحِ بِسَاعَةٍ أَوْ مِنْ آخِرِ السَّحَرِ، عَرَّسَ حَتَّى يُصَلِّيَ بِهَا الصُّبْحَ».(بخارى:۴۸۶)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بدر رودخانهای كه آخر دهكده روحاء قرار داشت، نماز میخواند. بخش پایانی آن رودخانه، به كنار جاده منتهی میشود قبل از مسجدی كه در مسیر مكه ساختهاند. عبد الله در آن مسجد نماز نمیخواند. بلكه هنگام نماز، نزدیک آن، طوری میایستاد كه مسجد سمت چپ و پشت سر او قرار میگرفت. او هر وقت از روستای روحاء حركت میكرد نماز ظهر را آنجا میخواند و در بازگشت از مكه، اگر قبل از صبح یا سحر به آنجا میرسید، برای ادای نماز صبح، آنجا توقف میكرد».
۳۰۲- «وَحَدَّث عَبْدُ اللَّهِ س: أَنَّ النَّبِيَّ ج كَانَ يَنْزِلُ تَحْتَ سَرْحَةٍ ضَخْمَةٍ، دُونَ الرُّوَيْثةِ، عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ وَوِجَاهَ الطَّرِيقِ، فِي مَكَانٍ بَطْحٍ سَهْلٍ، حَتَّى يُفْضِيَ مِنْ أَكَمَةٍ دُوَيْنَ بَرِيدِ الرُّوَيْثةِ بِمِيلَيْنِ، وَقَدِ انْكَسَرَ أَعْلاهَا فَانْثنَى فِي جَوْفِهَا، وَهِيَ قَائِمَةٌ عَلَى سَاقٍ، وَفِي سَاقِهَا كُثبٌ كَثيرَةٌ».(بخارى:۴۸۷)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بمیگوید: پیامبر جزیر درخت بزرگی كه قبل از قریه رویثه قرار دارد، توقف مینمود. آن درخت، سمت راست و كنار راه، درجای وسیع و همواری در دامنه تپهای كه در دو میلی روستای رویث بود، قرار داشت. قسمت بالای درخت، شكسته وبه روی درخت افتاده بود. با وجود این، تنه درخت، همچنان استوار بود و در پایین آن، شن زیادی جمع شده بود».
۳۰۳- «وَحَدَّث عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ ب: أَنَّ النَّبِيَّ ج صَلَّى فِي طَرَفِ تَلْعَةٍ مِنْ وَرَاءِ الْعَرْجِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى هَضْبَةٍ، عِنْدَ ذَلِكَ الْمَسْجِدِ قَبْرَانِ أَوْ ثلاثةٌ، عَلَى الْقُبُورِ رَضَمٌ مِنْ حِجَارَةٍ عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ، عِنْدَ سَلَمَاتِ الطَّرِيقِ، بَيْنَ أُولَئِكَ السَّلَمَاتِ، كَانَ عَبْدُاللَّهِ يَرُوحُ مِنَ الْعَرْجِ، بَعْدَ أَنْ تَمِيلَ الشَّمْسُ بِالْهَاجِرَةِ، فَيُصَلِّي الظُّهْرَ فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ».(بخارى:۴۸۸)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بمیگوید: رسول الله جدر سراشیبی رودی كه آن سوی روستای عرج، قرار دارد، همان جایی كه بسوی بلندی میرود، نماز خواند. سمت راست آن جاده و در كنار مسجد، دو یا سه قبر وجود دارد كه چند قطعه سنگ بزرگ روی آنها گذاشتهاند. مسجد، در میان چند راه فرعی كه از راه اصلی، جدا میشوند، واقع شده است. عبد الله بن عمر پس از زوال خورشید، از روستای عرج حركت میكرد و نماز ظهر را در آن مسجد میخواند».
۳۰۴- «قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج نَزَلَ عِنْدَ سَرَحَاتٍ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ، فِي مَسِيلٍ دُونَ هَرْشَى، ذَلِكَ الْمَسِيلُ لاصِقٌ بِكُرَاعِ هَرْشَى، بَيْنَهُ وَبَيْنَ الطَّرِيقِ قَرِيبٌ مِنْ غَلْوَةٍ. وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ يُصَلِّي إِلَى سَرْحَةٍ، هِيَ أَقْرَبُ السَّرَحَاتِ إِلَى الطَّرِيقِ، وَهِيَ أَطْوَلُهُنَّ».(بخارى:۴۸۹)
ترجمه: «عبد الله بن عمر سمیگوید: رسول الله جزیر درختان بزرگی كه سمت چپ راه و در سراشیبی قبل از روستای هرشی قرار دارند، توقف مینمود. سراشیبی مذكور به روستای هرشی متصل است. فاصله این مكان و جاده اصلی، حدود یک میل است. عبدالله زیر یكی از آن درختها كه به راه نزدیكتر واز بقیه آنها بزرگتر بود، نماز میخواند».
۳۰۵- «وَ يَقُوْلُ: إِنَّ النَّبِيَّ ج كَانَ يَنْزِلُ فِي الْمَسِيلِ الَّذِي فِي أَدْنَى مَرِّ الظَّهْرَانِ، قِبَلَ الْمَدِينَةِ، حِينَ يَهْبِطُ مِنَ الصَّفْرَاوَاتِ، يَنْزِلُ فِي بَطْنِ ذَلِكَ الْمَسِيلِ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، لَيْسَ بَيْنَ مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ ج وَبَيْنَ الطَّرِيقِ إِلا رَمْيَةٌ بِحَجَرٍ».(بخارى:۴۹۰)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بمیگوید: رسول الله جهنگامیكه از منطقه صفراوات سرازیر میشد، در سراشیبی رودخانه مرالظهران كه به مدینه نزدیكتر است پیاده میشد. یعنی در نهایت سراشیبی و سمت چپ راهی كه به مكه میرود، توقف میكرد . فاصله راه و جایی كه آنحضرت جدر آن جا، استراحت میكرد، به اندازه مسافت پرتاب یک سنگ بود».
۳۰۶- «قَالَ: وَكَانَ النَّبِيُّ ج يَنْزِلُ بِذِي طُوًى وَيَبِيتُ حَتَّى يُصْبِحَ، يُصَلِّي الصُّبْحَ حِينَ يَقْدُمُ مَكَّةَ، وَمُصَلَّى رَسُولِ اللَّهِ ج ذَلِكَ عَلَى أَكَمَةٍ غَلِيظَةٍ، لَيْسَ فِي الْمَسْجِدِ الَّذِي بُنِيَ ثمَّ، وَلَكِنْ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ عَلَى أَكَمَةٍ غَلِيظَةٍ».(بخارى:۴۹۱)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بروایت میكند كه رسول الله جهنگامی كه به منطقه ذی طوی(نزدیک مكه) میرسید، شب را در آنجا توقف میكرد و نماز صبح را نیز آنجا میخواند. سپس بسوی مكه حركت میكرد. جایی كه رسول الله جدر آنجا نماز خواند پائینتر از مسجد و روی تپهی شنی سختی، قرار داشت نه جایی كه اكنون مسجد بنا شده است».
۳۰۷- «وَأَنَّ عَبْدَاللَّهِ بْنَ عُمَرَ يُحَدِّث: أَنَّ النَّبِيَّ ج اسْتَقْبَلَ فُرْضَتَيِ الْجَبَلِ، الَّذِي بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجَبَلِ الطَّوِيلِ نَحْوَ الْكَعْبَةِ، فَجَعَلَ الْمَسْجِدَ الَّذِي بُنِيَ ثمَّ يَسَارَ الْمَسْجِدِ بِطَرَفِ الأَكَمَةِ، وَمُصَلَّى النَّبِيِّ ج أَسْفَلَ مِنْهُ عَلَى الأَكَمَةِ السَّوْدَاءِ، تَدَعُ مِنَ الأَكَمَةِ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ أَوْ نَحْوَهَا، ثمَّ تُصَلِّي مُسْتَقْبِلَ الْفُرْضَتَيْنِ مِنَ الْجَبَلِ الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَ الْكَعْبَةِ».(بخارى:۴۹۲)
ترجمه: «عبدالله بن عمر بمیگوید: نبی اكرم جبسوی دهانه كوهی ایستاد كه در میان دو كوهی قرار دارد كه رشته بزرگتر آن بسوی كعبه است. اكنون مسجدی آنجا بنا شده است. جای نماز خواندن آنحضرت ج، پائینتر از مسجد و روی تپه سیاهی بوده است كه سمت چپ آن قرار دارد . اگر خواستی آنجا نماز بخوانی، چیزی حدود ده متر جلوتر، رو به سوی دهانه كوهی كه بین تو و كعبه است، قرار بگیر و نماز بخوان».