باب (۲): اگر کسی خواست همسرش را طلاق دهد، باید پیش رویش طلاق دهد؟
۱۸۵۲- «عَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ ابْنَةَ الْجَوْنِ لَمَّا أُدْخِلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج وَدَنَا مِنْهَا قَالَتْ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْكَ فَقَالَ لَهَا: «لَقَدْ عُذْتِ بِعَظِيمٍ الْحَقِي بِأَهْلِكِ»».(بخارى: ۵۲۵۴)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: هنگامی كه دختر جَون را نزد رسول الله جبردند و آنحضرتجخواست به او نزدیک شود، گفت: از تو به خدا، پناه میبرم. رسول الله جبه او فرمود: «به ذات بزرگی، پناه بردی. به خانواده ات، ملحق شو»».
۱۸۵۳- «وَفِي رِوَايَةٍ عَنْ أَبِي أُسَيْدٍ س: أَنَّهَا أُدْخِلَتْ عَلَيْهِ ج وَمَعَهَا دَايَتُهَا حَاضِنَةٌ لَهَا، فَقَالَ رَسُوْلُ الله ج: «هَبِي نَفْسَكِ لِي». قَالَتْ: وَهَلْ تَهَبُ الْمَلِكَةُ نَفْسَهَا لِلسُّوقَةِ؟ قَالَ: فَأَهْوَى بِيَدِهِ يَضَعُ يَدَهُ عَلَيْهَا لِتَسْكُنَ. فَقَالَتْ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْكَ. فَقَالَ: «قَدْ عُذْتِ بِمَعَاذٍ». ثُمَّ خَرَجَ عَلَيْنَا، فَقَالَ: «يَا أَبَا أُسَيْدٍ اكْسُهَا رَازِقِيَّتَيْنِ، وَأَلْحِقْهَا بِأَهْلِهَا»»(بخارى: ۵۲۵۷)
ترجمه: «در روایتی دیگر، ابواسید سمیگوید: دختر جون را در حالی كه دایهاش او را همراهی میكرد، نزد رسول اكرم جبردند. رسول الله جفرمود: «خود را در اختیار من بگذار». دختر جَون گفت: آیا ملكه، خود را در اختیار یكی از رعیتاش میگذارد؟ آنگاه، رسول اكرم جدست مبارکاش را بسوی او برد تا بر سرش بكشد و باعث آرامش وی گردد. دختر جون گفت: از تو به خدا پناه میبرم. رسول اكرم جفرمود: «به پناهگاه بزرگی، پناه بردی». سپس آنحضرت جنزد ما آمد و فرمود: «ای ابواسید! دو پارچه كتانی بلندِ سفید رنگ به او بده و او را به خانوادهاش برسان»».