باب (۳۵): مسح بر موزه و عمامه
۱۵۱- «عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ س عَنِ النَّبِيِّ ج: أَنَّهُ مَسَحَ عَلَى الْخُفَّيْنِ وَأَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ سَأَلَ عُمَرَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ: نَعَمْ إِذَا حَدَّثَكَ شَيْئًا سَعْدٌ عَنِ النَّبِيّ ج، فَلا تَسْأَلْ عَنْهُ غَيْرَهُ».(بخارى:۲۰۲)
ترجمه: «از سعد بن ابی وقاص سروایت است كه رسول الله جبر موزههایش مسح مینمود. عبد الله بن عمر در این باره از پدرش؛ عمر؛ سؤال كرد. عمر سفرمود: بلی. و افزود: هرگاه، سعد از رسول الله جچیزی را برای شما بیان كرد، درباره آن از كسی دیگر، سؤال نكنید. (به او اعتمادكنید)».
۱۵۲- «عَنْ عَمْرِو بْنِ أُمَيَّةَ الضَّمْرِيِّ س: أَنَّهُ رَأَى النَّبِيَّ ج يَمْسَحُ عَلَى الْخُفَّيْنِ».(بخارى: ۲۰۴)
ترجمه: «عمرو بن امیه ضمری سمیگوید: من نبی اكرم جرا دیدم كه بر موزههایش مسح میكرد.
۱۵۳- «وَعَنْهُ س قَالَ: رَأَيْتُ النَّبِي َّج يَمْسَحُ عَلَى عِمَامَتِهِ وَخُفَّيْهِ». (بخارى:۲۰۵)
ترجمه: «عمرو بن امیه ضمری میگوید: رسول الله جرا دیدم كه بر عمامه و موزههایش مسح میكرد».