باب (۳): پذیرفتن هدیه
۱۱۴۳- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: أَهْدَتْ أُمُّ حُفَيْدٍ خَالَةُ ابْنِ عَبَّاسٍ إِلَى النَّبِيِّ ج أَقِطًا وَسَمْنًا وَأَضُبًّا فَأَكَلَ النَّبِيُّ ج مِنَ الأَقِطِ وَالسَّمْنِ، وَتَرَكَ الضَّبَّ تَقَذُّرًا، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: فَأُكِلَ عَلَى مَائِدَةِ رَسُولِ اللَّهِ ج وَلَوْ كَانَ حَرَامًا مَا أُكِلَ عَلَى مَائِدَةِ رَسُولِ اللَّهِ ج».(بخارى: ۲۵۷۵)
ترجمه: «ابن عباس بمیگوید: خاله ابن عباس ؛ام حفید؛ مقداری كشک، روغن و چند عدد ضب (نوعی سوسمار) به رسول الله جهدیه كرد. رسول الله جاز كشک و روغن تناول فرمود. اما از ضب، اظهار كراهیت نمود و آن را نخورد. ابن عباس بمیگوید: ضب بر سفره رسول الله جخورده شد. (یعنی دیگران آنرا خوردند). اگر چنانچه حرام میبود، بر سفره رسول الله جخورده نمیشد».
۱۱۴۴- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِذَا أُتِيَ بِطَعَامٍ سَأَلَ عَنْهُ: أَهَدِيَّةٌ أَمْ صَدَقَةٌ فَإِنْ قِيلَ: صَدَقَةٌ قَالَ لأَصْحَابِهِ: «كُلُوا» وَلَمْ يَأْكُلْ، وَإِنْ قِيلَ: هَدِيَّةٌ ضَرَبَ بِيَدِهِ ج فَأَكَلَ مَعَهُمْ».
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: هرگاه، غذایی نزد رسول الله جآورده میشد، ایشان میپرسید: «صدقه است یا هدیه»؟ اگر میگفتند: صدقه است، به یارانش میگفت: «بخورید». و خود از آن تناول نمیفرمود. و اگر گفته میشد: هدیه است، دست فرو برده و همراه آنان، میخورد».
۱۱۴۵- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: أُتِيَ النَّبِيُّ ج بِلَحْمٍ فَقِيلَ: تُصُدِّقَ عَلَى بَرِيرَةَ قَالَ: «هُوَ لَهَا صَدَقَةٌ وَلَنَا هَدِيَّةٌ»».(بخارى: ۲۵۷۷)
ترجمه: «انس بن مالک سمیگوید: مقداری گوشت، نزد نبی اكرم جآوردند و گفتند: این صدقهای است كه به بریده داده شده است. رسول الله جفرمود: «برای بریره، صدقه بوده و برای ما، هدیه است»».