باب (۷): کسیکه از رقیه (تعویذ) استفاده نکرده است
۱۹۴۵- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «عُرِضَتْ عَلَيَّ الأُمَمُ، فَجَعَلَ النَّبِيُّ وَالنَّبِيَّانِ يَمُرُّونَ مَعَهُمُ الرَّهْطُ، وَالنَّبِيُّ لَيْسَ مَعَهُ أَحَدٌ، حَتَّى رُفِعَ لِي سَوَادٌ عَظِيمٌ، قُلْتُ: مَا هَذَا؟ أُمَّتِي هَذِهِ؟ قِيلَ: بَلْ هَذَا مُوسَى وَقَوْمُهُ. قِيلَ: انْظُرْ إِلَى الأُفُقِ، فَإِذَا سَوَادٌ يَمْلأُ الأُفُقَ، ثُمَّ قِيلَ لِي: انْظُرْ هَا هُنَا وَهَا هُنَا فِي آفَاقِ السَّمَاءِ، فَإِذَا سَوَادٌ قَدْ مَلأَ الأُفُقَ، قِيلَ: هَذِهِ أُمَّتُكَ، وَيَدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنْ هَؤُلاءِ سَبْعُونَ أَلْفًا بِغَيْرِ حِسَابٍ». ثُمَّ دَخَلَ وَلَمْ يُبَيِّنْ لَهُمْ، فَأَفَاضَ الْقَوْمُ، وَقَالُوا: نَحْنُ الَّذِينَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاتَّبَعْنَا رَسُولَهُ، فَنَحْنُ هُمْ، أَوْ أَوْلادُنَا الَّذِينَ وُلِدُوا فِي الإِسْلامِ، فَإِنَّا وُلِدْنَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ ج فَخَرَجَ، فَقَالَ: «هُمُ الَّذِينَ لا يَسْتَرْقُونَ، وَلا يَتَطَيَّرُونَ، وَلا يَكْتَوُونَ، وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ». فَقَالَ عُكَاشَةُ بْنُ مِحْصَنٍ: أَمِنْهُمْ أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «نَعَمْ». فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ: أَمِنْهُمْ أَنَا؟ قَالَ: «سَبَقَكَ بِهَا عُكَاشَةُ»».(بخارى: ۵۷۰۵)
ترجمه: «ابن عباس بمیگوید: رسول الله جفرمود: «امتها به من عرضه شدند. یک یا دو پیامبر گذشتند وگرو هی همراه هر كدام از آنها بود. و پیامبری از آنجا گذشت كه هیچكس همراهش نبود تا اینكه گروه بزرگی به من عرضه گردید. پرسیدم: اینها كیستند؟ امت من هستند؟ گفتند: اینها موسی و قومش هستند. به افق نگاه كن. ناگهان دیدم كه سیاهی بزرگی, افق را فرا گرفته است. سپس به كنارههای آسمان اشاره كردند و به من گفتند: این طرف وآن طرف را نگاه كن. دیدم كه سیاهی بزرگی، سراسر افق را فرا گرفته است. گفتند: این, امت تو است كه هفتاد هزار نفر از آنان بدون محاسبه، وارد بهشت میشوند». سپس رسول اكرم جبه خانهاش رفت بدون اینكه در این مورد به آنها توضیحی بدهد. آنگاه مردم با یكدیگر به گفتگو پرداختند وگفتند: ما كسانی هستیم كه به خدا ایمان آوردیم و از پیامبرش اطاعت كردیم .پس ما بدون محاسبه وارد بهشت میشویم. یا اینكه آنها فرزندان ما هستند كه در دوران اسلام، متولد شدهاند. زیرا ما در دوران جاهلیت بدنیا آمدهایم. سرانجام، بگو مگوی مردم در این زمینه، به اطلاع نبی اكرم جرسید. رسول خدا جبیرون آمد و فرمود: «آنها كسانی هستند كه تعویذ (دم) نمیخواهند, فال نمیگیرند, داغ نمیكنند و به پروردگارشان، توكل مینمایند». عكاشه بن مِحصن گفت: ای رسول خدا! آیا من از آنان خواهم بود؟ فرمود: «بلی». مردی دیگر برخاست و گفت:آیا من هم از آنها خواهم بود؟ فرمود: «در این باره، عكاشه از تو سبقت گرفت»».