باب (۴): رفتن به عیدگاه بدون منبر
۵۲۴- «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج يَخْرُجُ يَوْمَ الْفِطْرِ وَالأضْحَى إِلَى الْمُصَلَّى، فَأَوَّلُ شَيْءٍ يَبْدَأُ بِهِ الصَّلاةُ، ثُمَّ يَنْصَرِفُ، فَيَقُومُ مُقَابِلَ النَّاسِ، وَالنَّاسُ جُلُوسٌ عَلَى صُفُوفِهِمْ، فَيَعِظُهُمْ وَيُوصِيهِمْ وَيَأْمُرُهُمْ، فَإِنْ كَانَ يُرِيدُ أَنْ يَقْطَعَ بَعْثًا قَطَعَهُ، أَوْ يَأْمُرَ بِشَيْءٍ أَمَرَ بِهِ ثُمَّ يَنْصَرِفُ. قَالَ أَبُو سَعِيدٍ: فَلَمْ يَزَلِ النَّاسُ عَلَى ذَلِكَ حَتَّى خَرَجْتُ مَعَ مَرْوَانَ، وَهُوَ أَمِيرُ الْمَدِينَةِ فِي أَضْحًى أَوْ فِطْرٍ، فَلَمَّا أَتَيْنَا الْمُصَلَّى، إِذَا مِنْبَرٌ بَنَاهُ كَثِيرُ بْنُ الصَّلْتِ، فَإِذَا مَرْوَانُ يُرِيدُ أَنْ يَرْتَقِيَهُ قَبْلَ أَنْ يُصَلِّيَ، فَجَبَذْتُ بِثَوْبِهِ، فَجَبَذَنِي، فَارْتَفَعَ فَخَطَبَ قَبْلَ الصَّلاةِ، فَقُلْتُ لَهُ: غَيَّرْتُمْ وَاللَّهِ. فَقَالَ: أَبَا سَعِيدٍ، قَدْ ذَهَبَ مَا تَعْلَمُ. فَقُلْتُ: مَا أَعْلَمُ وَاللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا لا أَعْلَمُ، فَقَالَ: إِنَّ النَّاسَ لَمْ يَكُونُوا يَجْلِسُونَ لَنَا بَعْدَ الصَّلاةِ، فَجَعَلْتُهَا قَبْلَ الصَّلاةِ».(بخارى:۹۵۶)
ترجمه: «ابوسعید خدری سمیگوید: رسول الله جروز عید فطر و عید قربان، به عیدگاه میرفت و اولین كاری كه انجام میداد، برگذاری نماز بود. پس از اتمام نماز، مقابل نمازگزارانی كه در صفها نشسته بودند، میایستاد و به موعظه آنها میپرداخت، آنان را وصیت میكرد و دستورات لازم را صادر میفرمود. و اگر میخواست لشكری را به جایی اعزام نماید، یا دستور انجام كار دیگری بدهد، در همانجا اقدام میكرد. آنگاه، بر میگشت. راوی میگوید: پس از رسول خدا جمردم به همین شیوه عمل میكردند تا زمان مروان، فرا رسید. روزی با مروان كه حاكم مدینه بود به عیدگاه رفتم. در آنجا، منبری وجود داشت كه كثیر بن صلت آن را ساخته بود. ناگهان، متوجه شدم كه مروان میخواهد قبل از نماز، بالای منبر برود و خطبه بخواند. من لباسش را گرفتم و او را پایین كشیدم. ولی او خود را از دست من، رها ساخت و بالای منبر رفت و قبل از نماز، بایراد خطبه پرداخت. گفتم: بخدا سوگند، شما سنت رسول الله جرا تغییر دادید. مروان گفت: ای ابوسعید! آنچه را تو میدانی اكنون نمیشود بر آن عمل كرد. گفتم: به خدا سوگند، آنچه را كه میدانم، بهتر است از آنچه كه نمیدانم. (یعنی خطبه بعد از نماز، بهتر است از خطبه قبل از نماز). مروان گفت: چون مردم بعد از نماز، برای شنیدن خطبه ما نمینشینند، بدینجهت آنرا قبل از نماز، خواندم».