باب (۲۲): سکرات موت
۲۰۹۵- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: كَانَ رِجَالٌ مِنَ الأَعْرَابِ جُفَاةً يَأْتُونَ النَّبِيَّ ج فَيَسْأَلُونَهُ: مَتَى السَّاعَةُ؟ فَكَانَ يَنْظُرُ إِلَى أَصْغَرِهِمْ فَيَقُولُ: «إِنْ يَعِشْ هَذَا، لا يُدْرِكْهُ الْهَرَمُ حَتَّى تَقُومَ عَلَيْكُمْ سَاعَتُكُمْ»». (بخارى: ۶۵۱۱)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: افرادی خشن از بادیه نشینان نزد نبی اکرم جمیآمدند و میپرسیدند: قیا مت کی بر پا میشود؟ رسول خدا جبا نگاه کردن به کوچکترین آنها میفرمود: «اگر این شخص، زنده بماند، قبل از این که پیر شود، قیامت شما برایتان برپا خواهد شد»».