باب (۲): این سخن خداوند متعال که میفرماید: «از تو دربارۀ ذو القرنین میپرسند. بگو: گوشهای از سرگذشت او را برایتان بازگو خواهم کرد. ما به او در زمین، قدرت وحکومت دادیم و وسایل هر چیزی را دراختیارش گذاشتیم»
۱۳۹۰- «عَنْ زَيْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ ل: أَنَّ النَّبِيَّ ج دَخَلَ عَلَيْهَا فَزِعًا يَقُولُ: «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ، وَيْلٌ لِلْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ، فُتِحَ الْيَوْمَ مِنْ رَدْمِ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مِثْلُ هَذِهِ». وَحَلَّقَ بِإِصْبَعِهِ الابْهَامِ وَالَّتِي تَلِيهَا، قَالَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ جَحْشٍ: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ الله، أَنَهْلِكُ وَفِينَا الصَّالِحُونَ؟ قَالَ: «نَعَمْ إِذَا كَثُرَ الْخَبَثُ»».(بخارى: ۳۳۴۶)
ترجمه: «زینب دختر حجش ل(همسر رسول خدا ج) میگوید: نبی اكرم جوحشت زده، وارد خانه شد و میگفت: «لا إله إلا الله، وای بر عرب از شری كه به آنان، نزدیک شده است». و در حالی كه انگشت شست و سبابهاش را بصورت حلقه در آورده بود، افزود: «امروز، این اندازه از سد یأجوج و مأجوج، باز شده است».
زینب لمیگوید: گفتم: ای رسول خدا! آیا ما نابود میشویم در حالی كه افراد نیكوكار در میان ما وجود دارند؟ فرمود: «بلی، هنگامی كه فسق و فجور زیاد شود»».
۱۳۹۱- «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س عَنِ النَّبِيِّ ج قَالَ: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: يَا آدَمُ، فَيَقُولُ: لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ فِي يَدَيْكَ، فَيَقُولُ: أَخْرِجْ بَعْثَ النَّارِ، قَالَ: وَمَا بَعْثُ النَّارِ؟ قَالَ: مِنْ كُلِّ أَلْفٍ تِسْعَ مِائةٍ وَتِسْعَةً وَتِسْعِينَ، فَعِنْدَهُ يَشِيبُ الصَّغِيرُ ﴿وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ﴾[الحج: ۲] » قَالُوا: يَا رسول الله، وَأَيُّنَا ذَلِكَ الْوَاحِدُ؟ قَالَ: «أَبْشِرُوا، فَإِنَّ مِنْكُمْ رَجُلا، وَمِنْ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ أَلْفًا». ثُمَّ قَالَ: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، إِنِّي أَرْجُو أَنْ تَكُونُوا رُبُعَ أَهْلِ الْجَنَّةِ». فَكَبَّرْنَا، فَقَالَ: «أَرْجُو أَنْ تَكُونُوا ثُلُثَ أَهْلِ الْجَنَّةِ». فَكَبَّرْنَا، فَقَالَ: «أَرْجُو أَنْ تَكُونُوا نِصْفَ أَهْلِ الْجَنَّةِ». فَكَبَّرْنَا، فَقَالَ: «مَا أَنْتُمْ فِي النَّاسِ إِلا كَالشَّعَرَةِ السَّوْدَاءِ فِي جِلْدِ ثَوْرٍ، أَبْيَضَ، أَوْ كَشَعَرَةٍ بَيْضَاءَ فِي جِلْدِ ثَوْرٍ أَسْوَدَ»».(بخاری: ۳۳۴۸)
ترجمه: «ابوسعید خدری سمیگوید: نبی اكرم جفرمود: «خداوند متعال میفرماید: ای آدم. آدم در جواب میگوید: آماده و گوش به فرمان توام و خیر فقط در دست توست. خداوند خطاب به او میفرماید: جهنمیان را جدا كن. میگوید: جهنمیان چقدر هستند؟ میفرماید: از هر هزار نفر، نه صد و نود و نه نفر. با شنیدن این سخن، كودک، پیر میشود «و همه زنان باردار، سقط جنین میكنند و مردمان را مست میبینی ولی مست نیسند بلكه عذاب خدا، شدید است» صحابه پرسیدند: آن یک نفر، از میان ما چه كسی است؟ فرمود: «خوشحال باشید. زیرا یک نفر از شما و هزار نفر از یأجوج و مأجوج به دوزخ میرود». سپس افزود: سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، امیدوارم كه یک چهارم بهشتیان، شما باشید». ما تكبیر گفتیم. سپس فرمود: «امیدوارم یک سوم بهشتیان، شما باشید». ما تكبیر گفتیم. سپس فرمود: «امیدوارم نصف اهل بهشت، شما باشید». باز هم ما تكبیر گفتیم. بعد از آن، فرمود: «شما در میان مردم، مانند موی سیاهی هستید كه بر پوست گاو سفیدی باشد و یا مانند موی سفیدی هستید كه بر پوست گاو سیاهی باشد»».