باب (۸): اگر کسی با کنایه، بگوید: این، فرزند من نیست
۱۸۵۹- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَجُلاً أَتَى النَّبِيَّ ج فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وُلِدَ لِي غُلامٌ أَسْوَدُ، فَقَالَ: «هَلْ لَكَ مِنْ إِبِلٍ»؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «مَا أَلْوَانُهَا»؟ قَالَ: حُمْرٌ، قَالَ: «هَلْ فِيهَا مِنْ أَوْرَقَ»؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «فَأَنَّى ذَلِكَ»؟ قَالَ: لَعَلَّهُ نَزَعَهُ عِرْقٌ، قَالَ: «فَلَعَلَّ ابْنَكَ هَذَا نَزَعَهُ»».(بخارى: ۵۳۰۵)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: مردی نزد نبی اكرم جآمد و گفت: ای رسول خدا! صاحب پسر بچهای سیاه رنگ شده ام؟ آنحضرت جفرمود: «آیا شتر داری»؟ گفت: بلی. فرمود: «چه رنگی دارند»؟ گفت: قرمز هستند. فرمود: «آیا در میان آنها، شتر خاكستری هم وجود دارد»؟ گفت: بلی. فرمود: «این شتر خاكستری از كجا آمده است»؟ گفت: شاید به یكی از اجدادش، شباهت پیدا كرده است. آنحضرت جفرمود: شاید این فرزند هم به یكی از اجدادش، شباهت پیدا كرده است»».