باب (۳۰): مشارکت زنان در جنگ با حمل آب برای مردم
۱۲۳۲- «عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س أَنَّهُ قَسَمَ مُرُوطًا بَيْنَ نِسَاءٍ مِنْ نِسَاءِ الْمَدِينَةِ فَبَقِيَ مِرْطٌ جَيِّدٌ، فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ عِنْدَهُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، أَعْطِ هَذَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ ج الَّتِي عِنْدَكَ يُرِيدُونَ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عَلِيٍّ، فَقَالَ عُمَرُ: أُمُّ سَلِيطٍ أَحَقُّ. وَأُمُّ سَلِيطٍ مِنْ نِسَاءِ الأَنْصَارِ مِمَّنْ بَايَعَ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ عُمَرُ: فَإِنَّهَا كَانَتْ تَزْفِرُ لَنَا الْقِرَبَ يَوْمَ أُحُدٍ».(بخارى: ۲۸۸۱)
ترجمه: «از عمر بن خطاب سروایت است كه او، پارچههایی را میان تعدادی از زنان مدینه، تقسیم كرد و یک قطعه پارچه خوب، باقی ماند. یک نفر كه آنجا بود، گفت: ای امیر المؤمنین! این را به همسرت؛ دختر رسول خدا ج؛ بده. و منظورش ام كلثوم دختر علی بن ابیطالب س(نوه رسول خدا ج) بود. عمر گفت: ام سلیط مستحق تر است. چرا كه روز احد برای ما مشکهای پر از آب میآورد. گفتنی است كه ام سلیط، یكی از زنان انصار بود كه با رسول الله جبیعت كرده بود».