باب (۹): بخشش زن به کسی غیر از شوهر و آزاد کردن برده بدون اجازۀ او
۱۱۵۱- «عَنْ مَيْمُونَةَ بِنْتَ الْحَارِثِ ل أَنَّهَا أَعْتَقَتْ وَلِيدَةً وَلَمْ تَسْتَأْذِنِ النَّبِيَّ ج، فَلَمَّا كَانَ يَوْمُهَا الَّذِي يَدُورُ عَلَيْهَا فِيهِ، قَالَتْ: أَشَعَرْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنِّي أَعْتَقْتُ وَلِيدَتِي، قَالَ: «أَوَفَعَلْتِ؟» قَالَتْ: نَعَمْ. قَالَ: «أَمَا إِنَّكِ لَوْ أَعْطَيْتِهَا أَخْوَالَكِ كَانَ أَعْظَمَ لأَجْرِكِ»».
ترجمه: «از ام المومنین؛ میمونه دختر حارث؛ لروایت است كه ایشان، كنیزی را بدون اینكه از نبی اكرم جاجازه بگیرد، آزاد نمود. و هنگامی كه نوبت او فرا رسید و رسول الله جتشریف آورد، میمونه لعرض كرد: ای رسول خدا! خبرداری كه من كنیز خود را آزاد كردهام. رسول الله جپرسید: «واقعاً چنین كردهای»؟ گفت: بلی. رسول الله جفرمود: «اگر او را به داییهایت میدادی، از اجر بیشتری، بهره مند میشدی»».
۱۱۵۲- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِذَا أَرَادَ سَفَرًا أَقْرَعَ بَيْنَ نِسَائِهِ فَأَيَّتُهُنَّ خَرَجَ سَهْمُهَا خَرَجَ بِهَا مَعَهُ، وَكَانَ يَقْسِمُ لِكُلِّ امْرَأَةٍ مِنْهُنَّ يَوْمَهَا وَلَيْلَتَهَا غَيْرَ أَنَّ سَوْدَةَ بِنْتَ زَمْعَةَ وَهَبَتْ يَوْمَهَا وَلَيْلَتَهَا لِعَائِشَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ج تَبْتَغِي بِذَلِكَ رِضَا رَسُولِ اللَّهِ ج».
ترجمه: «از عایشه لروایت است كه: هرگاه، رسول الله جمیخواست به سفر برود، میان همسران خود، قرعه كشی میكرد. و قرعه به نام هر كس میافتاد، او را همراه خود میبرد. و (قابل یاد آوری است كه) آنحضرت جنزد هر یک از همسران خود، یک شبانه روز میماند. اما سوده لنوبت خود را برای خوشنودی رسول الله جبه عایشه بخشید».