باب(۷۶): آزاد کردن اسیران جنگی
۱۲۸۸- «عَنْ أَبِي مُوسَى س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «فُكُّوا الْعَانِيَ يَعْنِي الأَسِيرَ وَأَطْعِمُوا الْجَائِعَ وَعُودُوا الْمَرِيضَ»».(بخارى: ۳۰۴۶)
ترجمه: «ابوموسی اشعری سمیگوید: رسول الله جفرمود: «اسیران را آزاد كنید، گرسنگان را طعام دهید و بیماران را عیادت كنید»».
۱۲۸۹- «عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ س قَالَ: قُلْتُ لِعَلِيٍّ س: هَلْ عِنْدَكُمْ شَيْءٌ مِنَ الْوَحْيِ إِلا مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ؟ قَالَ: «لا وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَعْلَمُهُ إِلا فَهْمًا يُعْطِيهِ اللَّهُ رَجُلا فِي الْقُرْآنِ وَمَا فِي هَذِهِ الصَّحِيفَةِ». قُلْتُ: وَمَا فِي الصَّحِيفَةِ؟ قَالَ: الْعَقْلُ وَفَكَاكُ الأَسِيرِ وَأَنْ لا يُقْتَلَ مُسْلِمٌ بِكَافِرٍ».(بخارى:۳ ۰۴۷)
ترجمه: «ابوجحیفه سمیگوید: به علی گفتم: آیا غیر از آنچه در كتاب الله هست، چیزی از وحی، نزد شما وجود دارد؟ گفت: نه، سوگند به ذاتی كه دانه را شكافت و انسان را آفرید، بجز فهمی كه خداوند به انسان، در شناخت قرآن، عنایت میكند و آنچه در این صحیفه هست، چیز دیگری، وجود ندارد. پرسیدم: در این صحیفه، چیست؟ گفت: احكام دیه، آزادی اسیر و این كه مسلمان نباید در قبال كافر، كشته شود».