باب (۲): نفرین پیامبر ج که فرمود: «آنان را به قحط سالی مانند زمان یوسف، مبتلا گردان»
۵۴۱- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س حَدِيْثُ دُعَاءِ النَّبِيِّ ج للْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وعَلَى مُضَرَ تَقَدَّمَّ وَقَالَ فِيْ آخِرِ هذِهِ الرِّوَايَةِ: إِنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ: «غِفَارُ غَفَرَ اللَّهُ لَهَا وَأَسْلَمُ سَالَمَهَا اللَّهُ»».(بخارى: ۱۰۰۶)
ترجمه: «حدیث ابوهریره در مورد دعای رسول الله جبرای مستضعفان مومن و نفرین علیه طایفه مُضَر، قبلا بیان گردید. در آخر آین حدیث، این جمله افزوده شده است كه رسول الله جفرمود: «خداوند، بنی غفار را مورد مغفرت قرار دهد و قبیله اسلم را سالم نگهدارد»».
۵۴۲- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُوْدٍ س قَالَ: إِنَّ النَّبِيَّ ج لَمَّا رَأَى مِنَ النَّاسِ إِدْبَارًا، قَالَ: «اللَّهُمَّ سَبْعٌ كَسَبْعِ يُوسُفَ». فَأَخَذَتْهُمْ سَنَةٌ حَصَّتْ كُلَّ شَيْءٍ حَتَّى أَكَلُوا الْجُلُودَ وَالْمَيْتَةَ وَالْجِيَفَ، وَيَنْظُرَ أَحَدُهُمْ إِلَى السَّمَاءِ، فَيَرَى الدُّخَانَ مِنَ الْجُوعِ، فَأَتَاهُ أَبُو سُفْيَانَ، فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، إِنَّكَ تَأْمُرُ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَبِصِلَةِ الرَّحِمِ، وَإِنَّ قَوْمَكَ قَدْ هَلَكُوا فَادْعُ اللَّهَ لَهُمْ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ ١٠﴾[الدخان: ۱۰] . إِلَى قَوْلِهِ:﴿إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ ١٥ يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦﴾إِنَّكُمْ عَائِدُونَ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ فَالْبَطْشَةُ يَوْمَ بَدْرٍ، وَقَدْ مَضَتِ الدُّخَانُ، وَالْبَطْشَةُ وَاللِّزَامُ وَآيَةُ الرُّومِ». (بخارى: ۱۰۰۷)
ترجمه: «عبد الله بن مسعود سمیگوید: هنگامی كه نبی اكرم جبا روی گردانی مردم (از اسلام) مواجه گردید، آنان را نفرین كرد و فرمود: «خدایا! آنان را مانند زمان یوسف، دچار هفت سال، قحط سالی بگردان». در نتیجه، آنان (كفار قریش) دچار خشكسالی شدید شدند بطوریكه همه چیز از بین رفت. و مردم از فرط گرسنگی، پوست حیوان، گوشت مرده و حیوانات مردار را میخوردند. و اگر یكی از آنان به سوی آسمان، نگاه میكرد، در اثر گرسنگی، آسمان به نظرش تیره و تار میرسید. سرانجام، ابوسفیان نزد رسول خدا جآمد و گفت: ای محمد! شما كه مردم را به اطاعت خدا و رعایت صله رحم، دعوت میكنید، اكنون قومت در آستانه هلاكت قرار دارد. برای آنان دعا كن.
خداوند میفرماید: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ ١٠﴾ تا ﴿إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ ١٥ يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦﴾(منتظر آن روز باش كه آسمان بصورت دود، بچشم آنها میآید. و اگر ما اندكی عذاب را برداریم، شما به كفر باز میگردید. و آنروز را كه ما آنها را سخت مواخذه میكنیم، بخاطر داشته باش).
راوی میگوید: هدف از این مواخذه سخت، همان روز بدر بود. و همه این پیش گوییهای قرآن، یعنی تیره و تار شدن آسمان، مواخذه كبری (بدر) و پیروز شدن رومیها متحقق شد».
۵۴۳- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: رُبَّمَا ذَكَرْتُ قَوْلَ الشَّاعِرِ، وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَى وَجْهِ النَّبِيِّ ج يَسْتَسْقِي، فَمَا يَنْزِلُ حَتَّى يَجِيشَ كُلُّ مِيزَابٍ، وَهُوَ قَوْلُ أَبِيْ طَالِبٍ:
وَأَبْيَضَ يَسْتَسْقَى الْغَمَامُ بِوَجْهِهِ
ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ للأَرَامِلِ
(بخارى:۱۰۰۹)
ترجمه: «ابن عمر بمیگوید: وقتی كه به چهره (مبارک) آنحضرت جهنگام دعای باران مینگریستم كه هنوز از منبر پائین نیامده بود، آب از همه ناودانها سرازیر میشد، بیاد این شعر ابوطالب میافتادم كه در وصف آنحضرت جگفته بود: او زیبا رویی است كه ابرها از چهرهاش طلب باران میكنند. وی حامی یتیمان و پناهگاه بیوه زنان است».
۵۴۴- «عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س: أنّه كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ س، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَ،ا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا، قَالَ: فَيُسْقَوْنَ».(بخارى: ۱۰۱۰)
ترجمه: «وقتی قحطسالی میشد عمر بن خطاب سبوسیله دعای عباس سطلب باران میكرد و میگفت: پروردگارا! ما قبلاً به وسیله پیامبرت جطلب باران میكردیم و شما آب نازل میفرمودید، اكنون بوسیله عموی پیامبرمان (یعنی عباس س) از شما طلب باران میكنیم. راوی میگوید: (بوسیله دعای عباس باران میبارید)».