باب (۱): فرض بودن نماز جمعه
۴۸۵- «عن أبي هُرَيْرَةَ س: أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج يَقُولُ: «نَحْنُ الآخِرُونَ السَّابِقُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، بَيْدَ أَنَّهُمْ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِنَا، ثُمَّ هَذَا يَوْمُهُمِ الَّذِي فُرِضَ عَلَيْهِمْ، فَاخْتَلَفُوا فِيهِ، فَهَدَانَا اللَّهُ، فَالنَّاسُ لَنَا فِيهِ تَبَعٌ: الْيَهُودُ غَدًا، وَالنَّصَارَى بَعْدَ غَدٍ»».(بخارى: ۸۷۶)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: رسول الله جفرمود: «ما در دنیا، آخرین اُمت هستیم ولی در قیامت، پیشاپیش سایر امتها خواهیم بود با وجودی كه آنها قبل از ما صاحب كتاب آسمانی شدهاند. سپس، خداوند روز جمعه را برای اهل كتاب، فرض نمود (تا شعائرشان را در آن انجام دهند) ولی آنان در مورد آن، دچار اختلاف نظر شدند. آنگاه، خداوند ما را بدان (روز جمعه) راهنمایی فرمود و بقیه مردم (اهل كتاب) پشت سر ما قرار دارند؛ شنبه روز عبادت یهود و یكشنبه روز عبادت نصارا است»».