باب (۱): وصیتها
۱۱۸۲- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَا حَقُّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ لَهُ شَيْءٌ يُوصِي فِيهِ يَبِيتُ لَيْلَتَيْنِ إِلاَّ وَوَصِيَّتُهُ مَكْتُوبَةٌ عِنْدَهُ»».(بخارى:۲۷۳۸)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بروایت میكند كه رسول الله جفرمود: «برای مسلمانی كه مالی دارد و باید درباره آن، وصیت كند، جایز نیست كه دو شب بر او بگذرد بدون اینكه وصیتاش را نوشته باشد»».
۱۱۸۳- «عَنْ عَمْرِو بْنِ الْحَارِثِ خَتَنِ رَسُولِ اللَّهِ ج أَخِي جُوَيْرِيَةَ بِنْتِ الْحَارِثِ ل قَالَ: مَا تَرَكَ رَسُولُ اللَّهِ ج عِنْدَ مَوْتِهِ دِرْهَمًا وَلا دِينَارًا وَلا عَبْدًا وَلا أَمَةً وَلا شَيْئًا إِلاَّ بَغْلَتَهُ الْبَيْضَاءَ وَسِلاحَهُ وَأَرْضًا جَعَلَهَا صَدَقَةً»».(بخارى:۲۷۳۹)
ترجمه: «عمرو بن حارث؛ برادر همسر پیامبر اكرم ججویریه، میگوید: رسول الله جهنگام وفاتش، نه درهم و دیناری، نه غلام و كنیزی و نه چیز دیگری، از خود بجا گذاشت. فقط قاطر سفید و اسلحهاش و زمینی كه آنرا هم صدقه كرده بود، از وی باقی ماند».
۱۱۸۴- «عنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ أَبِي أَوْفَى ب أنَّهُ سُئِلَ: هَلْ كَانَ النَّبِيُّ ج أَوْصَى؟ فَقَالَ: لا. فَقِيْلَ لَهُ: كَيْفَ كُتِبَ عَلَى النَّاسِ الْوَصِيَّةُ أَوْ أُمِرُوا بِالْوَصِيَّةِ؟ قَالَ: أَوْصَى بِكِتَابِ اللَّهِ».(بخارى:۲۷۴۰)
ترجمه: «از عبد الله بن ابی اوفی سپرسیدند: آیا رسول الله جوصیتی كرده بود؟ گفت: خیر. به او گفتند: چرا بر مردم، وصیت كردن، لازم شده است یا چرا مردم به آن، امر شدهاند؟ گفت: رسول الله جبرای عمل به كتاب خدا، و صیت كرده بود».