باب(۴۲): پرهیز نکردن از ادرار، جزو گناهان کبیره است
۱۶۲- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: مَرَّ النَّبِيُّ ج بِحَائِطٍ مِنْ حِيطَانِ الْمَدِينَةِ أَوْ مَكَّةَ، فَسَمِعَ صَوْتَ إِنْسَانَيْنِ يُعَذَّبَانِ فِي قُبُورِهِمَا، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «يُعَذَّبَانِ وَمَا يُعَذَّبَانِ فِي كَبِيرٍ». ثُمَّ قَالَ: «بَلَى، كَانَ أَحَدُهُمَا لا يَسْتَتِرُ مِنْ بَوْلِهِ، وَكَانَ الآخَرُ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ». ثُمَّ دَعَا بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ، فَكَسَرَهَا كِسْرَتَيْنِ، فَوَضَعَ عَلَى كُلِّ قَبْرٍ مِنْهُمَا كِسْرَةً، فَقِيلَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، لِمَ فَعَلْتَ هَذَا؟ قَالَ: «لَعَلَّهُ أَنْ يُخَفَّفَ عَنْهُمَا مَا لَمْ يَيْبَسَا»».(بخارى:۲۱۶)
ترجمه: «از ابن عباس بروایت است كه نبی اكرم جاز كنار باغی از باغهای مدینه یا مكه، عبور میكرد. (ناگهان) صدای دو نفر را شنید كه در قبرهایشان گرفتار عذاب بودند. رسول الله جفرمود: «این دو نفر، عذاب داده میشوند اما نه بخاطر گناه بزرگی». سپس فرمود: «بلی، یكی از آنان، از ادرار خود، پرهیز نمیكرد و دیگری، سخن چینی مینمود». آنگاه، رسول اكرم جشاخه ترِ درختی خواست. آن را دو قسمت كرد و هر قسمت آنرا روی یكی از آن دو قبر، گذاشت. از رسول الله جپرسیدند: چرا چنین كردی؟ فرمود: «امید است تا زمانی كه این دو شاخه، خشک نشده است، خداوند، عذاب آنان را تخفیف دهد»».