باب (۲۶): زکات گوسفند
۷۳۱- «عَنْ أَنَسٍ س: أَنَّ أَبَا بَكْرٍسكَتَبَ لَهُ هَذَا الْكِتَابَ لَمَّا وَجَّهَهُ إِلَى الْبَحْرَيْنِ: بِسْم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، هَذِهِ فَرِيضَةُ الصَّدَقَةِ الَّتِي فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَلَى الْمُسْلِمِينَ، وَالَّتِي أَمَرَ اللَّهُ بِهَا رَسُولَهُ، فَمَنْ سُئِلَهَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَلَى وَجْهِهَا فَلْيُعْطِهَا، وَمَنْ سُئِلَ فَوْقَهَا فَلا يُعْطِ: فِي أَرْبَعٍ وَعِشْرِينَ مِنَ الإِبِلِ فَمَا دُونَهَا مِنَ الْغَنَمِ، مِنْ كُلِّ خَمْسٍ شَاةٌ، إِذَا بَلَغَتْ خَمْسًا وَعِشْرِينَ إِلَى خَمْسٍ وَثَلاثِينَ فَفِيهَا بِنْتُ مَخَاضٍ أُنْثَى، فَإِذَا بَلَغَتْ سِتًّا وَثَلاثِينَ إِلَى خَمْسٍ وَأَرْبَعِينَ فَفِيهَا بِنْتُ لَبُونٍ أُنْثَى، فَإِذَا بَلَغَتْ سِتًّا وَأَرْبَعِينَ إِلَى سِتِّينَ فَفِيهَا حِقَّةٌ طَرُوقَةُ الْجَمَلِ، فَإِذَا بَلَغَتْ وَاحِدَةً وَسِتِّينَ إِلَى خَمْسٍ وَسَبْعِينَ فَفِيهَا جَذَعَةٌ، فَإِذَا بَلَغَتْ يَعْنِي سِتًّا وَسَبْعِينَ إِلَى تِسْعِينَ فَفِيهَا بِنْتَا لَبُونٍ، فَإِذَا بَلَغَتْ إِحْدَى وَتِسْعِينَ إِلَى عِشْرِينَ وَمِائَةٍ فَفِيهَا حِقَّتَانِ طَرُوقَتَا الْجَمَلِ، فَإِذَا زَادَتْ عَلَى عِشْرِينَ وَمِائَةٍ فَفِي كُلِّ أَرْبَعِينَ بِنْتُ لَبُونٍ، وَفِي كُلِّ خَمْسِينَ حِقَّةٌ، وَمَنْ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ إِلاَّ أَرْبَعٌ مِنَ الإِبِلِ فَلَيْسَ فِيهَا صَدَقَةٌ، إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ رَبُّهَا، فَإِذَا بَلَغَتْ خَمْسًا مِنَ الإِبِلِ فَفِيهَا شَاةٌ، وَفِي صَدَقَةِ الْغَنَمِ فِي سَائِمَتِهَا إِذَا كَانَتْ أَرْبَعِينَ إِلَى عِشْرِينَ وَمِائَةٍ شَاةٌ، فَإِذَا زَادَتْ عَلَى عِشْرِينَ وَمِائَةٍ إِلَى مِائَتَيْنِ شَاتَانِ، فَإِذَا زَادَتْ عَلَى مِائَتَيْنِ إِلَى ثَلاثِ مِائَةٍ فَفِيهَا ثَلاثُ شِيَاهٍ، فَإِذَا زَادَتْ عَلَى ثَلاثِ مِائَةٍ فَفِي كُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ، فَإِذَا كَانَتْ سَائِمَةُ الرَّجُلِ نَاقِصَةً مِنْ أَرْبَعِينَ شَاةً وَاحِدَةً فَلَيْسَ فِيهَا صَدَقَةٌ، إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ رَبُّهَا، وَفِي الرِّقَّةِ رُبْعُ الْعُشْرِ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ إِلاَّ تِسْعِينَ وَمِائَةً فَلَيْسَ فِيهَا شَيْءٌ إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ رَبُّهَا».(بخارى: ۱۴۵۴)
ترجمه: «انس سروایت میكند كه: هنگامیكه ابوبكر صدیق سوی را به بحرین فرستاد، این نامه را برایش نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
این، فریضه زكاتی است كه رسول الله جبر عهده مسلمانان، مقرر كرده است. و همان دستور خداوند متعال است به رسولش. بنابراین، از هر مسلمانی كه زكات مطالبه گردد، باید به همان مقدار تعیین شده، پرداخت نماید. و اگر بیشتر از آن، مطالبه نمایند، پرداخت نكند.
در بیست وچهار شتر وكمتر از آن، در مقابل هر پنج شتر، یک گوسفند باید داده شود. از بیست وپنج تا سی وپنج شتر، یک "بنت مخاض" لازم میگردد. و از سی وشش تا چهل و پنج شتر، یک "بنت لبون" لازم میگردد. و از چهل وشش تا شصت شتر، یک حقه كه آماده آبستن است، لازم میگردد. و از شصت و یک تا هفتاد وپنج شتر، یک "جذعه" لازم میگردد. و از هفتاد وشش تا نود شتر، دو "بنت لبون" لازم میگردد. و از نود و یک تا یكصد وبیست شتر، دو "حقه" كه آماده آبستناند، لازم میگردد. وچون تعداد شتران از صد وبیست گذشت، برای هر چهل شتر، یک "بنت لبون" و برای هر پنجاه شتر، یک "حقه" واجب میگردد. و هركس، فقط چهار شتر دارد، زكات بر وی واجب نیست مگر اینكه صاحب آنها بخواهد چیزی صدقه نماید. وچون تعداد آنها به پنج شتر برسد، یک گوسفند واجب میگردد.
اما در مورد زكات گوسفند: اگر گوسفندان در صحرا بچرند، از هر چهل راس گوسفند تا صد و بیست گوسفند، یكی واجب میگردد. و از یكصد وبیست تا دویست راس، دو راس گوسفند. و از دویست تا سیصد، سه راس گوسفند، لازم میگردد. وهنگامیكه تعدادشان از سیصد راس گذشت، از هر صد گوسفند، یكی لازم میگردد. و اگر تعداد گوسفندان كسی از چهل راس،كمتر باشند زكات بر او واجب نیست مگر اینكه خودش بخواهد چیزی صدقه بدهد.
واما زكات نقره: یک چهلم است. واگر فردی فقط یک صد و نود درهم دارد، زكات بر او واجب نیست مگر اینكه داوطلبانه، چیزی صدقه بدهد».