ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب(۱۰۰): صلح با مشرکین در مقابل مال و چیزهای دیگر و گناه کسی که به پیمانش، پایبند نباشد

باب(۱۰۰): صلح با مشرکین در مقابل مال و چیزهای دیگر و گناه کسی که به پیمانش، پایبند نباشد

۱۳۲۹- «عَنْ سَهْلِ بْنِ أَبِي حَثْمَةَ س قَالَ: انْطَلَقَ عَبْدُاللَّهِ بْنُ سَهْلٍ وَمُحَيِّصَةُ بْنُ مَسْعُودِ بْنِ زَيْدٍ إِلَى خَيْبَرَ وَهِيَ يَوْمَئِذٍ صُلْحٌ، فَتَفَرَّقَا، فَأَتَى مُحَيِّصَةُ إِلَى عَبْدِاللَّهِ بْنِ سَهْلٍ وَهُوَ يَتَشَمَّطُ فِي دَمِهِ قَتِيلاً، فَدَفَنَهُ، ثُمَّ قَدِمَ الْمَدِينَةَ فَانْطَلَقَ عَبْدُالرَّحْمَنِ بْنُ سَهْلٍ وَمُحَيِّصَةُ وَحُوَيِّصَةُ ابْنَا مَسْعُودٍ إِلَى النَّبِيِّ ج، فَذَهَبَ عَبْدُالرَّحْمَنِ يَتَكَلَّمُ، فَقَالَ: «كَبِّرْ كَبِّرْ» وَهُوَ أَحْدَثُ الْقَوْمِ فَسَكَتَ، فَتَكَلَّمَا، فَقَالَ: «تَحْلِفُونَ وَتَسْتَحِقُّونَ قَاتِلَكُمْ أَوْ صَاحِبَكُمْ»؟ قَالُوا: وَكَيْفَ نَحْلِفُ وَلَمْ نَشْهَدْ وَلَمْ نَرَ؟ قَالَ: «فَتُبْرِيكُمْ يَهُودُ بِخَمْسِينَ». فَقَالُوا: كَيْفَ نَأْخُذُ أَيْمَانَ قَوْمٍ كُفَّارٍ؟ فَعَقَلَهُ النَّبِيُّ ج مِنْ عِنْدِهِ». (بخاری: ۳۱۷۳)

ترجمه: «سهل‏ بن ابی حثمه سمی‌گوید: زمانی كه اهل خیبر با مسلمانان در صلح بسر می‌بردند، عبد الله بن سهل و محیصّه بن مسعود بن زید به خیبر رفتند. در آنجا از یكدیگر جدا شدند. بعد از آن، محیصه نزد عبد الله بن سهل آمد و دید كه او در خونش، غلتیده و كشته شده است. پس او را دفن كرد و به مدینه بازگشت. سپس، عبد الرحمن بن سهل و دو فرزند مسعود بنام‌های محیصّه و حویصه نزد نبی اكرم جرفتند. و عبد الرحمن كه از همه كوچكتر بود، شروع به سخن گفتن كرد. رسول خدا جفرمود: «بگذار تا بزرگتر از تو سخن بگوید، بگذار تا بزرگتر از تو سخن بگوید». او سكوت كرد. پس آندو (كه بزرگتر بودند) سخن گفتند. رسول اكرم جفرمود: «آیا سوگند یاد می‌كنید كه قاتل را می‌شناسید»؟ گفتند: چگونه سوگند یاد كنیم در حالی كه شاهد قتل نبوده و آن را ندیده ایم؟!.

پیامبر خدا جفرمود: «در این صورت، پنجاه نفر از یهود، سوگند یاد می‌كنند و دست شما را كوتاه می‌سازند». گفتند: چگونه سوگند قومی را كه كافرند، قبول كنیم؟ سرانجام، رسول خدا جاز اموال خود (یا اموالی كه نزدش وجود داشت) خونبهایش را پرداخت».