ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۴): خیمه زدن در مسجد

باب (۴): خیمه زدن در مسجد

۹۷۳- «عَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ النَّبِيَّ ج أَرَادَ أَنْ يَعْتَكِف،َ فَلَمَّا انْصَرَفَ إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي أَرَادَ أَنْ يَعْتَكِفَ إِذَا أَخْبِيَة:ٌ خِبَاءُ عَائِشَةَ وَخِبَاءُ حَفْصَةَ وَخِبَاءُ زَيْنَبَ، فَقَالَ: «أَالْبِرَّ تَقُولُونَ بِهِنَّ»؟ ثُمَّ انْصَرَفَ، فَلَمْ يَعْتَكِفْ حَتَّى اعْتَكَفَ عَشْرًا مِنْ شَوَّالٍ».(بخارى: ۲۰۳۴)

ترجمه: «عایشه صدیقه لمی‌گوید: نبی اكرم جخواست كه معتكف شود. وقتی به محلی كه برای اعتكاف در نظر داشت، رسید، ناگهان چشمش به چند خیمه افتاد كه در آنجا نصب شده بود. یكی از آنها از عایشه و دیگری از حفصه و سومی از آنِ زینب، بود. رسول خدا جفرمود: «شما خیال می‌كنید كه با این كار، عمل نیكی انجام می‌دهید»؟ سپس، از اعتكاف، منصرف شد. (و بجای آن)، ده روز از شوال، به اعتكاف نشست».