باب (۱۴): نماز خواندن در عبای سرخ رنگ
۲۴۵- «عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ س قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ الله ج فِي قُبَّةٍ حَمْرَاءَ مِنْ أَدَمٍ، وَرَأَيْتُ بِلالاً أَخَذَ وَضُوءَ رَسُولِ الله ج، وَرَأَيْتُ النَّاسَ يَبْتَدِرُونَ ذَاكَ الْوَضُوءَ، فَمَنْ أَصَابَ مِنْهُ شَيْئًا تَمَسَّحَ بِهِ، وَمَنْ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ شَيْئًا أَخَذَ مِنْ بَلَلِ يَدِ صَاحِبِهِ، ثُمَّ رَأَيْتُ بِلالاً أَخَذَ عَنَزَةً فَرَكَزَهَا، وَخَرَجَ النَّبِيُّ ج فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ مُشَمِّرًا، صَلَّى إِلَى الْعَنَزَةِ بِالنَّاسِ رَكْعَتَيْنِ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ وَالدَّوَابَّ يَمُرُّونَ مِنْ بَيْنِ يَدَيِ الْعَنَزَةِ».(بخارى:۳۷۶)
ترجمه: «ابوجحیفه سمیگوید: رسول الله جرا در خیمهای چرمی و سرخ رنگ دیدم. بلال سبرایش آب وضو آورد. (وآنحضرت جوضو ساخت). مردم برای گرفتن آب وضوی رسول الله جاز یكدیگر سبقت میگرفتند. هركس موفق میشد، آن را بر سر و صورت خود میمالید. و كسی كه به آن دست نمییافت، از تری دست همراهانش، استفاده میكرد. سپس بلال سرا دیدم كه نیزهای برگرفت و در زمین فرونشاند. و رسول الله جكه عبای سرخ رنگی بر تن داشت و آستینهایش را بالا زده بود، برای نماز بیرون آمد و رو به نیزه كرد و دو ركعت نماز، برای مردم، اقامه نمود. و همچنین مردم و حیوانات را دیدم كه از پشت آن نیزه، عبور میكردند».