باب (۲): فضیلت نمازشب
۵۸۵- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: كَانَ الرَّجُلُ فِي حَيَاةِ النَّبِيِّ ج إِذَا رَأَى رُؤْيَا قَصَّهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَتَمَنَّيْتُ أَنْ أَرَى رُؤْيَا، فَأَقُصَّهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج وَكُنْتُ غُلامًا شَابًّا، وَكُنْتُ أَنَامُ فِي الْمَسْجِدِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَرَأَيْتُ فِي النَّوْمِ كَأَنَّ مَلَكَيْنِ أَخَذَانِي فَذَهَبَا بِي إِلَى النَّارِ، فَإِذَا هِيَ مَطْوِيَّةٌ كَطَيِّ الْبِئْرِ، وَإِذَا لَهَا قَرْنَانِ، وَإِذَا فِيهَا أُنَاسٌ قَدْ عَرَفْتُهُمْ، فَجَعَلْتُ أَقُولُ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ، قَالَ: فَلَقِيَنَا مَلَكٌ آخَرُ، فَقَالَ لِي: لَمْ تُرَعْ. فَقَصَصْتُهَا عَلَى حَفْصَةَ، فَقَصَّتْهَا حَفْصَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج، فَقَالَ: «نِعْمَ الرَّجُلُ عَبْدُ اللَّهِ لَوْ كَانَ يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ». فَكَانَ بَعْدُ لا يَنَامُ مِنَ اللَّيْلِ إِلاَّ قَلِيلاً».(بخارى:۱۱۲۱)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بمیگوید: اگر كسی، در زمان رسول الله جخوابی میدید، آن را برای آنحضرت جتعریف میكرد. من هم كه در آن زمان، نوجوان بودم ودر مسجد نبوی میخوابیدم، آرزو داشتم كه خوابی ببینم و آنرا برای پیامبر اكرم جبازگو نمایم. سرانجام، خواب دیدم كه دو فرشته، مرا گرفتند و به طرف دوزخ بردند. دوزخ به صورت چاهی درست شده بود كه دو شاخ داشت. در آنجا، چند نفر از كسانی را كه میشناختم، دیدم. در آن لحظه، كه میگفتم از دوزخ به خدا پناه میبرم، فرشتهای دیگر به ما رسید و گفت: نترس.
صبح آن روز، خوابم را برای خواهرم؛ حفصه ل؛ تعریف كردم. و او آن را برای پیامبر جتعریف كرد. رسول الله جفرمود: «عبدالله بسیار انسان شایستهای است. كاش! نماز شب میخواند». راوی میگوید: بعد از آن، عبد الله سشبها را خیلی كم میخوابید. (یعنی: بیشتر به عبادت میپرداخت)».