باب (۲۶): نام گذاری اسب و الاغ
۱۲۲۵- «عَنْ سَهْلٍ س قَالَ: كَانَ لِلنَّبِيِّ ج فِي حَائِطِنَا فَرَسٌ يُقَالُ: لَهُ اللُّحَيْفُ أو اللُّخَيْفُ».(بخارى: ۲۸۵۵)
ترجمه: «سهل سمیگوید: نبی اكرم جدر باغ ما اسبی داشت كه آنرا، لُحَیف یا لُخَیف میگفتند».
۱۲۲۶- «عَنْ مُعَاذٍ س قَالَ: كُنْتُ رِدْفَ النَّبِيِّ ج عَلَى حِمَارٍ يُقَالُ لَهُ: عُفَيْرٌ فَقَالَ: «يَا مُعَاذُ، هَلْ تَدْرِي حَقَّ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ»؟ وَسَرَدَ الْحَدِيْثَ وَقَدْ تَقَدَّمَ». (بخارى: ۲۸۵۶)
ترجمه: «معاذ سمیگوید: پشت سر نبی اكرم جبر الاغی كه عُفیر نام داشت، سوار بودم. آنحضرت جفرمود: «ای معاذ! آیا حق خدا را بر بندگانش میدانی»؟ آنگاه، بقیه حدیث را كه شرح آن گذشت، بیان كرد».
۱۲۲۷- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: كَانَ فَزَعٌ بِالْمَدِينَةِ فَاسْتَعَارَ النَّبِيُّ ج فَرَسًا لَنَا يُقَالُ لَهُ: مَنْدُوبٌ، فَقَالَ: مَا رَأَيْنَا مِنْ فَزَعٍ وَإِنْ وَجَدْنَاهُ لَبَحْرًا».(بخارى: ۲۸۵۷)
ترجمه: «انس بن مالک سمیگوید: مردم مدینه (از ترس دشمن) دچار وحشت شدند. نبی اكرم جاسب ما را كه مندوب نام داشت، به عاریت گرفت. (تا از جریان، آگاه شود). انس میگوید: ما هیچگونه وحشتی ندیدیم مگر اینكه این اسب، مانند دریا میخروشید».