باب (۳): اگر سواری، هنگام نماز خواندن، فرار کرد
۶۲۱- «عَنْ أَبِيْ بَرْزَةَ الأَسْلَمِيِّ س: أَنَّهُ صَلَّى يَوْماً فِيْ غَزْوَةٍ وُّلِجَامُ دَابَّتِهِ بِيَدِهِ، فَجَعَلَتِ الدَّابَّةُ تُنَازِعُهُ وَجَعَلَ يَتْبَعُهَا، فقيل له في ذلك، فقَالَ: إِنِّي غَزَوْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج سِتَّ غَزَوَاتٍ، أَوْ سَبْعَ غَزَوَاتٍ، وَثَمَانِيَ، وَشَهِدْتُ تَيْسِيرَهُ، وَإِنِّي إِنْ كُنْتُ أَنْ أُرَاجِعَ مَعَ دَابَّتِي، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَدَعَهَا تَرْجِعُ إِلَى مَأْلَفِهَا، فَيَشُقُّ عَلَيَّ».(بخارى: ۱۲۱۱)
ترجمه: «از ابو برزه اسلمی سروایت است كه: وی روزی، در یكی از غزوات در حالی كه لگام اسبش را بدست گرفته بود، نماز میخواند. اسب، او را میكشید و وی بدنبال اسب، حركت میكرد. شخصی به او اعتراض كرد. ابوبرزه گفت: حدود شش، هفت و یا هشت غزوه، همراه رسول الله جبودم و از نزدیک میدیدم كه آنحضرت جچگونه كارها را ساده میگرفت و سخت گیری نمیكرد. اگر من با اسبم برگردم بهتر است از اینكه، آن را رها سازم تا فرار كند و مرا دچار مشكل نماید».
۶۲۲- «عَنْ عَائِشَة ل: انَّهَا ذَكَرَتْ حَدِيثَ الخُسُوفِ وَقَالَ فِي هذِهِ الرِّوَايَةِ بَعدَ قَولِهِ: «وَلَقَدْ رَأَيْتُ النَّارَ يَحْطِمُ بَعْضُهَا بَعْضًا، وَرَأَيْتُ فِيهَا عَمْرَو بْنَ لُحَيٍّ، وَهُوَ الَّذِي سَيَّبَ السَّوَائِبَ»».(بخارى: ۱۲۱۲)
ترجمه: «حدیث عایشه لدرباره كسوف (خورشیدگرفتگی) قبلاً ذكر شد و در این روایت، بعد از آن، میگوید: رسول الله جفرمود: «دوزخ را دیدم كه شعلههایش، یكدیگر را در كام خود فرو میبردند. و عمرو بن لَحَی را در دوزخ دیدم. او همان كسی بود كه حیوانات را وقف بتها میكرد و رها میساخت»».