باب(۵): یادی از فرشتگان
۱۳۴۲- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُوْدٍ س قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ ج وَهُوَ الصَّادِقُ الْمَصْدُوقُ قَالَ: «إِنَّ أَحَدَكُمْ يُجْمَعُ خَلْقُهُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا، ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ مَلَكًا فَيُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ كَلِمَاتٍ وَيُقَالُ لَهُ اكْتُبْ عَمَلَهُ وَرِزْقَهُ وَأَجَلَهُ وَشَقِيٌّ أَوْ سَعِيدٌ، ثُمَّ يُنْفَخُ فِيهِ الرُّوحُ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ لَيَعْمَلُ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجَنَّةِ إِلا ذِرَاعٌ فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ كِتَابُهُ فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، وَيَعْمَلُ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ النَّارِ إِلا ذِرَاعٌ فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الْكِتَابُ فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»».(بخارى: ۳۲۰۸)
ترجمه: «عبد الله بن مسعود سمیگوید: رسول الله جكه صادق مصدوق است، فرمود: نطفه هر یک از شما مدت چهل روز در رحم مادر، جمع میشود. سپس تا چهل روز دیگر، به شكل خون بسته در میآید. و بعد از چهل روز دیگر، به پاره گوشتی، تبدیل میشود. آنگاه، خداوند، فرشتهای را میفرستد و او را به نوشتن چهار چیز، مأمور میكند. و میگوید: عمل، رزق، أجل و شقاوت یا سعادتش را بنویس. آنگاه در او، روح دمیده میشود. اینجاست كه مردی از شما اعمالی انجام میدهد كه بین او و بهشت، فقط یک ذراع، باقی میماند. ولی تقدیرش، بر او پیشی میگیرد و اعمال دوزخیان را انجام میدهد. (در نتیجه، به دوزخ میرود) و شخص دیگری از شما عملی انجام میدهد كه بین او و جهنم، فقط یک ذراع، باقی میماند. ولی تقدیر بر او پیشی میگیرد و اعمال بهشتیان را انجام میدهد»» (در نتیجه، به بهشت میرود).
۱۳۴۳- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س عَنِ النَّبِيِّ ج قَالَ: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ الْعَبْدَ نَادَى جِبْرِيلَ: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ فُلَانًا فَأَحْبِبْهُ فَيُحِبُّهُ جِبْرِيلُ، فَيُنَادِي جِبْرِيلُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ فُلانًا فَأَحِبُّوهُ فَيُحِبُّهُ أَهْلُ السَّمَاءِ، ثُمَّ يُوضَعُ لَهُ الْقَبُولُ فِي الأَرْضِ»».(بخارى:۳۲۰۹)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: نبی اكرم جفرمود: «هرگاه، خداوند، بندهای را دوست داشته باشد، به جبرئیل، ندا میدهد كه خداوند، فلانی را دوست دارد. تو نیز او را دوست بدار. پس جبرییل، او را دوست میدارد و به اهل آسمان، ندا میدهد كه خدا، فلانی را دوست دارد، شما نیز او را دوست بدارید. پس اهل آسمان هم او را دوست میدارند. سپس به همین ترتیب، مقبول اهل زمین نیز میگردد».
۱۳۴۴- «عَنْ عَائِشَةَ ل زَوْجِ النَّبِيِّ ج: أَنَّهَا سَمِعَتْ رَسُولَ اللَّهِ ج يَقُولُ: «إِنَّ الْمَلائِكَةَ تَنْزِلُ فِي الْعَنَانِ وَهُوَ السَّحَابُ فَتَذْكُرُ الأَمْرَ قُضِيَ فِي السَّمَاءِ فَتَسْتَرِقُ الشَّيَاطِينُ السَّمْعَ فَتَسْمَعُهُ فَتُوحِيهِ إِلَى الْكُهَّانِ فَيَكْذِبُونَ مَعَهَا مِائَةَ كَذْبَةٍ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ»».(بخارى: ۳۲۱۰)
ترجمه: «عایشه ل، همسر گرامی نبی اكرم ج، میگوید: شنیدم كه رسول الله جفرمود: «فرشتگان در ابرها فرود میآیند و آنچه را كه در آسمانها فیصله شده است، یاد آوری مینمایند. شیاطین، استراق سمع میكنند و سخنانشان را میشنوند و آنها را به كاهنان میرسانند. كاهنان، از سوی خود، صد دروغ به آنها میافزایند و به مردم میگویند»».
۱۳۴۵- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ الْمَلَائِكَةُ يَكْتُبُونَ الْأَوَّلَ فَالْأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ»».(بخارى: ۳۲۱۱)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: نبی اكرم جفرمود: «هنگامی كه روز جمعه فرا میرسد، فرشتگان به هر دری از دروازههای مسجد، مستقر میشوند. و به ترتیب، اسامی كسانی را كه وارد مسجد میشوند، مینویسند. و هنگامی كه امام برای خواندن خطبه مینشیند، آنها دفترهایشان را جمع میكنند و میآیند و به خطبه، گوش میدهند»». (شرح كامل حدیث، در شماره ۴۸۷ جلد اول، آمده است).
۱۳۴۶- «عَنِ الْبَرَاءِ س قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج لِحَسَّانَ: «اهْجُهُمْ أَوْ هَاجِهِمْ وَجِبْرِيلُ مَعَكَ»».(بخارى: ۳۲۱۳)
ترجمه: «براء سمیگوید: نبی اكرم جبه حسان گفت: «مشركین را هجو كن و جبریل هم تو را كمک میكند»».
۱۳۴۷- «عَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ لَهَا: «يَا عَائِشَةُ! هَذَا جِبْرِيلُ يَقْرَأُ عَلَيْكِ السَّلامَ». فَقَالَتْ: وَعَلَيْهِ السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ تَرَى مَا لا أَرَى، تُرِيدُ النَّبِيَّ ج».(بخارى: ۳۲۱۷)
ترجمه: «از عایشه لروایت است كه نبی اكرم جبه او گفت: ای عایشه! این، جبریل است و به تو سلام میدهد». عایشه گفت: سلام و رحمت و بركات خداوند بر او باد. تو (ای پیامبر) میبینی آنچه راكه من نمیبینم».
۱۳۴۸- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِجِبْرِيلَ: «أَلا تَزُورُنَا أَكْثَرَ مِمَّا تَزُورُنَا»؟ قَالَ فَنَزَلَتْ: ﴿وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَمَا خَلۡفَنَا﴾[مریم: ۶۴] ».(بخارى: ۳۲۱۸)
ترجمه: «ابن عباس بمیگوید: رسول الله جبه جبریل گفت: «آیا بیشتر از این، به دیدن ما نمیآیی»؟ ابن عباس بمیگوید: آنگاه، این آیه، نازل شد: ﴿وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَمَا خَلۡفَنَا﴾[مریم: ۶۴] یعنی ما فقط به فرمان پرودگارت، فرود میآییم. آنچه پیش رو و پشت سر ماست از آنِ او میباشد»».
۱۳۴۹- «وَعَنْهُ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «أَقْرَأَنِي جِبْرِيلُ عَلَى حَرْفٍ فَلَمْ أَزَلْ أَسْتَزِيدُهُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ»».(بخارى: ۳۲۱۹)
ترجمه: «همچنین از ابنعباس بروایت است كه رسول الله جفرمود: «جبریل (نخست) یک نوع قرائت قرآن را به من آموخت. من همواره از او خواستم كه قرائتهای بیشتری، به من بیاموزد تا اینكه به هفت قرائت رسید»».
۱۳۵۰- «عَنْ يَعْلَى س قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج يَقْرَأُ عَلَى الْمِنْبَرِ: ﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِ﴾».(بخارى:۳۲۳۰)
ترجمه: «یعلی سمیگوید: شنیدم كه نبی اكرم جبالای منبر، این آیه را چنین خواند:
﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِ﴾بجای ﴿يَٰمَٰلِكُ﴾یعنی دوزخیان، ندا میدهند و میگویند: ای مالک (نام فرشته نگهبان دوزخ است)».
۱۳۵۱- «عَنْ عَائِشَةَ ل، زَوْجَ النَّبِيِّ ج، حَدَّثَتْهُ أَنَّهَا قَالَتْ لِلنَّبِيِّ ج: هَلْ أَتَى عَلَيْكَ يَوْمٌ كَانَ أَشَدَّ مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ؟ قَالَ: «لَقَدْ لَقِيتُ مِنْ قَوْمِكِ مَا لَقِيتُ وَكَانَ أَشَدَّ مَا لَقِيتُ مِنْهُمْ يَوْمَ الْعَقَبَةِ إِذْ عَرَضْتُ نَفْسِي عَلَى ابْنِ عَبْدِيَالِيلَ بْنِ عَبْدِكُلالٍ فَلَمْ يُجِبْنِي إِلَى مَا أَرَدْتُ فَانْطَلَقْتُ وَأَنَا مَهْمُومٌ عَلَى وَجْهِي فَلَمْ أَسْتَفِقْ إِلا وَأَنَا بِقَرْنِ الثَّعَالِبِ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا أَنَا بِسَحَابَةٍ قَدْ أَظَلَّتْنِي فَنَظَرْتُ فَإِذَا فِيهَا جِبْرِيلُ فَنَادَانِي فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمِعَ قَوْلَ قَوْمِكَ لَكَ وَمَا رَدُّوا عَلَيْكَ وَقَدْ بَعَثَ إِلَيْكَ مَلَكَ الْجِبَالِ لِتَأْمُرَهُ بِمَا شِئْتَ فِيهِمْ، فَنَادَانِي مَلَكُ الْجِبَالِ فَسَلَّمَ عَلَيَّ ثُمَّ قَالَ: يَا مُحَمَّدُ، فَقَالَ ذَلِكَ فِيمَا شِئْتَ إِنْ شِئْتَ أَنْ أُطْبِقَ عَلَيْهِمُ الأَخْشَبَيْنِ فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «بَلْ أَرْجُو أَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ مِنْ أَصْلابِهِمْ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ وَحْدَهُ لا يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا»».(بخارى: ۳۲۳۱)
ترجمه: «از عایشه ل؛ همسر گرامی نبی اكرم ج، روایت است كه ایشان از پیامبر خدا جپرسید: آیا روزی، سختتر از روز احد بر سر شما آمده است؟ آنحضرت جفرمود: «از سوی قومت، سختیهای زیادی را متحمل شدهام. اما شدیدترین مشكلی كه از سوی آنها با آن، مواجه شدم، روز عقبه بود. یعنی هنگامی كه خود را به ابن عبدلیل بن عبدكلال، عرضه كردم (وخواستهام را به او گفتم). آنرا نپذیرفت. غمگین شدم و ناخود آگاه، به سویی كه چهرهام به آن طرف بود، براه افتادم. هنگامی كه بخود آمدم، دیدم كه در قرن الثعالب هستم. سرم را بلند كردم. ناگهان چشمم به ابری افتاد كه بر سرم سایه انداخته است. به آن ابر نگاه كردم. جبریل را در میان آن دیدم. مرا صدا زد و گفت: همانا خداوند، سخنان قوم ات و پاسخشان را شنید. هم اكنون، فرشته كوهها را بسوی تو فرستاده است تا هر چه را كه دوست داری، در مورد آنها به او دستور دهی. سپس فرشته كوهها مرا صدا زد و سلام داد و گفت: ای محمد! هر چه میخواهی، انجام میدهم. اگر میخواهی، دو كوه سخت مكه را بر آنان، فرود میآورم. نبی اكرم جفرمود: «بلكه من امیدوارم كه خداوند از نسلهای آنان، كسانی را بوجود آورد كه فقط خدا را عبادت كنند و چیزی را با او شریک نسازند»».
۱۳۵۲- «عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ س في قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ ٩ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ ١٠﴾[النجم: ۹-۱۰] . قَالَ: رَأَى جِبْرِيلَ لَهُ سِتُّ مِائَةِ جَنَاحٍ. (بخارى: ۳۲۳۲)
ترجمه: «ابن مسعود سدرباره این سخن خداوند متعال كه فرمود: «فاصله او با محمد به اندازه دو كمان یا كمتر از آن، گردید. پس خداوند، وحی كرد به بندهاش آنچه میخواست وحی كند» میگوید: (منظور جبریل است) رسول اكرم ججبریل را دید كه ششصد بال دارد».
۱۳۵۳- «وَعَنْهُ س فِيْ قَوْلِهِ تَعَالَي: ﴿لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ ١٨﴾[النجم: ۱۸] . قَالَ: رَأَى رَفْرَفًا أَخْضَرَ سَدَّ أُفُقَ السَّمَاءِ».(بخارى:۳۲۳۳)
ترجمه: «ابن مسعود سدرباره این سخن خداوند متعال كه فرمود: ﴿لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ ١٨﴾[النجم: ۱۸] . یعنی رسول اكرم جنشانههای بزرگ پرودگارش را دید، میگوید: رسول اكرم جپارچه سبز رنگی دید كه افق آسمان را پوشانیده بود.» (احتمالاً اشاره به بالهای جبریل است).
۱۳۵۴- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: مَنْ زَعَمَ أَنَّ مُحَمَّدًا رَأَى رَبَّهُ فَقَدْ أَعْظَمَ وَلَكِنْ قَدْ رَأَى جِبْرِيلَ فِي صُورَتِهِ وَخَلْقُهُ سَادٌّ مَا بَيْنَ الْأُفُقِ». (بخارى: ۳۲۳۴)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: هركس، گمان كند كه محمد جپروردگارش را دیده است، سخن بزرگی گفته است. ولی رسول خدا ججبریل را به شكل اصلیاش دید كه سراسر افق را پوشانیده بود».
۱۳۵۵- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فَأَبَتْ فَبَاتَ غَضْبَانَ عَلَيْهَا لَعَنَتْهَا الْمَلائِكَةُ حَتَّى تُصْبِحَ»». (بخارى: ۳۲۳)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: رسول الله جفرمود: «هرگاه، مرد، همسرش را به رختخواب فرا خواند و زن، اجابت نكند و شوهرش، شب را با خشم بر او، سپری نماید، فرشتگان تا صبح، او را لعنت میكنند»».
۱۳۵۶- «عَنْ ابْن عَبَّاسٍ ب عَنِ النَّبِيِّ ج قَالَ: «رَأَيْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي مُوسَى رَجُلاً آدَمَ طُوَالًا جَعْدًا كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ شَنُوءَةَ، وَرَأَيْتُ عِيسَى رَجُلاً مَرْبُوعًا مَرْبُوعَ الْخَلْقِ إِلَى الْحُمْرَةِ وَالْبَيَاضِ، سَبِطَ الرَّأْسِ،وَرَأَيْتُ مَالِكًا خَازِنَ النَّارِ، وَالدَّجَّالَ فِي آيَاتٍ أَرَاهُنَّ اللَّهُ إِيَّاهُ: ﴿فَلَا تَكُن فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآئِهِۦ﴾[السجدة: ۲۴] ».(بخارى: ۳۲۳۹)
ترجمه: «ابنعباس بمیگوید: نبی اكرم جفرمود: «شب اسراء موسی ÷را دیدم. او مردی گندم گون، بلند قامت و دارای موهای مجعّد بود گویا یكی از مردان قبیله شنوءه است. و عیسی ÷را دیدم كه دارای قامتی متوسط و چهارشانه بود و رنگش، متمایل به سرخ و سفید مینمود. و موهایی فرو هشتهای داشت. همچنین، مالک، نگهبان دوزخ؛ و دجال را دیدم. و آیات دیگری كه خداوند به من نشان داد. در همین مورد است كه خداوند میفرماید: درباره ملاقات محمد جبا موسی ÷شک و تردید، نداشته باش».