باب(۹۹): آیا مشرکانی که در حق مسلمانان، خیانت کنند، بخشوده میشوند؟
۱۳۲۸- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: لَمَّا فُتِحَتْ خَيْبَرُ أُهْدِيَتْ لِلنَّبِيِّ ج شَاةٌ فِيهَا سُمٌّ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «اجْمَعُوا إِلَيَّ مَنْ كَانَ هَا هُنَا مِنْ يَهُودَ». فَجُمِعُوا لَهُ، فَقَالَ: «إِنِّي سَائِلُكُمْ عَنْ شَيْءٍ فَهَلْ أَنْتُمْ صَادِقِيَّ عَنْهُ»؟ فَقَالُوا: نَعَمْ. قَالَ لَهُمُ النَّبِيُّ ج: «مَنْ أَبُوكُمْ»؟ قَالُوا: فُلَانٌ. فَقَالَ: «كَذَبْتُمْ بَلْ أَبُوكُمْ فُلَانٌ». قَالُوا: صَدَقْتَ، قَالَ: «فَهَلْ أَنْتُمْ صَادِقِيَّ عَنْ شَيْءٍ إِنْ سَأَلْتُ عَنْهُ»؟ فَقَالُوا: نَعَمْ، يَا أَبَا الْقَاسِمِ وَإِنْ كَذَبْنَا عَرَفْتَ كَذِبَنَا كَمَا عَرَفْتَهُ فِي أَبِينَا، فَقَالَ لَهُمْ: «مَنْ أَهْلُ النَّارِ»؟ قَالُوا: نَكُونُ فِيهَا يَسِيرًا ثُمَّ تَخْلُفُونَا فِيهَا، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «اخْسَئُوا فِيهَا وَاللَّهِ لَا نَخْلُفُكُمْ فِيهَا أَبَدًا»، ثُمَّ قَالَ: «هَلْ أَنْتُمْ صَادِقِيَّ عَنْ شَيْءٍ إِنْ سَأَلْتُكُمْ عَنْهُ»؟ فَقَالُوا: نَعَمْ يَا أَبَا الْقَاسِمِ، قَالَ: «هَلْ جَعَلْتُمْ فِي هَذِهِ الشَّاةِ سُمًّا»؟ قَالُوا: نَعَمْ، قَالَ: «مَا حَمَلَكُمْ عَلَى ذَلِكَ»؟ قَالُوا: أَرَدْنَا إِنْ كُنْتَ كَاذِبًا نَسْتَرِيحُ وَإِنْ كُنْتَ نَبِيًّا لَمْ يَضُرَّكَ».(بخارى: ۳۱۶۹)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: هنگام فتح خیبر، به نبی اكرم ج(گوشت) گوسفندی را كه زهر آلود شده بود، هدیه دادند. نبی اكرم جفرمود: «یهودیانی را كه اینجا هستند، جمع كنید». هنگامی كه جمع شدند، رسول اكرم جفرمود: «من در مورد چیزی از شما میپرسم آیا در این باره، راست میگویید»؟ گفتند: بلی. نبی اكرم جپرسید: «پدر شما كیست»؟ گفتند: فلانی است. آنحضرت جفرمود: «دروغ میگویید بلكه پدر شما فلانی است». گفتند: راست میگویی. رسول خدا جدوباره پرسید: «اگر در مورد چیزی از شما بپرسم، راست میگویید»؟ گفتند: بلی، ای ابو القاسم. و اگر دروغ بگوییم، شما میدانید همانطور كه در مورد پدرمان، دانستید. رسول اكرم جفرمود: «چه كسانی، اهل دوزخاند»؟ گفتند: ما زمانی كوتاه در دوزخ بسر میبریم. سپس شما در آنجا جانشین ما میشوید. نبی اكرم جفرمود: «در آن، خوار و ذلیل شوید. بخدا سوگند، هرگز ما در آنجا جانشین شما نخواهیم شد». سپس پرسید: «اگر از شما در مورد چیزی بپرسم، آیا در این باره، راست میگویید»؟ گفتند: بلی، ای ابو القاسم. رسول خدا جپرسید: «آیا این (گوشت) گوسفند را زهر آلود كردهاید»؟ گفتند: بلی. آنحضرت جپرسید: «انگیزه شما از این كار چه بود»؟ گفتند: قصد ما این بود كه اگر دروغگو باشی، از دست تو نجات پیدا میكنیم. و اگر پیامبر خدا باشی، ضرری به تو نمیرسد».