ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۳۱): مسجد یا نمازخانه در منزل

باب (۳۱): مسجد یا نمازخانه در منزل

۲۶۶- «عَنْ مَحْمُودِ بْنِ الرَّبِيعِ الأنْصَارِيِّ س: أَنَّ عِتْبَانَ بْنَ مَالِكٍ وَهُوَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ الله ج مِمَّنْ شَهِدَ بَدْرًا مِنَ الأنْصَارِ: أَتَى رَسُولَ الله ج فَقَالَ: يَا رَسُولَ الله، قَدْ أَنْكَرْتُ بَصَرِي، وَأَنَا أُصَلِّي لِقَوْمِي، فَإِذَا كَانَتِ الأمْطَارُ، سَالَ الْوَادِي الَّذِي بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ، لَمْ أَسْتَطِعْ أَنْ آتِيَ مَسْجِدَهُمْ فَأُصَلِّيَ بِهِمْ، وَوَدِدْتُ يَا رَسُولَ الله أَنَّكَ تَأْتِينِي فَتُصَلِّيَ فِي بَيْتِي، فَأَتَّخِذَهُ مُصَلًّى، قَالَ: فَقَالَ لَهُ رَسُولُ الله ج: «سَأَفْعَلُ إِنْ شَاءَ الله». قَالَ عِتْبَانُ: فَغَدَا رَسُولُ الله ج وَأَبُو بَكْرٍ حِينَ ارْتَفَعَ النَّهَارُ، فَاسْتَأْذَنَ رَسُولُ الله ج،فَأَذِنْتُ لَهُ، فَلَمْ يَجْلِسْ حَتَّى دَخَلَ الْبَيْتَ، ثُمَّ قَالَ: «أَيْنَ تُحِبُّ أَنْ أُصَلِّيَ مِنْ بَيْتِكَ»؟ قَالَ: فَأَشَرْتُ لَهُ إِلَى نَاحِيَةٍ مِنَ الْبَيْتِ، فَقَامَ رَسُولُ الله ج فَكَبَّرَ، فَقُمْنَا فَصَفَّفْنَا، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ سَلَّمَ، قَالَ: وَحَبَسْنَاهُ عَلَى خَزِيرَةٍ صَنَعْنَاهَا لَهُ، قَالَ: فَثابَ فِي الْبَيْتِ رِجَالٌ مِنْ أَهْلِ الدَّارِ ذَوُو عَدَدٍ، فَاجْتَمَعُوا، فَقَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ: أَيْنَ مَالِكُ بْنُ الدُّخَيْشِنِ أَوِ ابْنُ الدُّخْشُنِ؟ فَقَالَ بَعْضُهُمْ: ذَلِكَ مُنَافِقٌ لا يُحِبُّ الله وَرَسُولَهُ، فَقَالَ رَسُولُ الله ج: «لا تَقُلْ ذَلِكَ، أَلا تَرَاهُ قَدْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا الله، يُرِيدُ بِذَلِكَ وَجْهَ الله». قَالَ: الله وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: فَإِنَّا نَرَى وَجْهَهُ وَنَصِيحَتَهُ إِلَى الْمُنَافِقِينَ، قَالَ رَسُولُ الله ج: «فَإِنَّ الله قَدْ حَرَّمَ عَلَى النَّارِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا الله، يَبْتَغِي بِذَلِكَ وَجْهَ الله»».(بخارى: ۴۲۵)

ترجمه: «محمود بن ربیع انصاری سمی‌گوید: صحابی جلیل القدر، عتبان بن مالک انصاری س، كه در جنگ بدر نیز شركت كرده بود، نزد رسول خدا جآمد و عرض كرد: ای پیامبر گرامی! بینایی‌ام ضعیف شده است و من پیش نماز قبیله‌ام می‌باشم. و هنگام بارندگی، سیل رودخانه‌ای كه میان من و مسجد قرار دارد، مانع از رفتن من به آنجا می‏شود. بنابراین، دوست دارم شما به خانه‌‌ام تشریف بیاورید و در جایی از آن، نماز بخوانید تا من آن را برای خود، نمازخانه قرار دهم.

رسول ‏الله جفرمود: «بزودی این كار را خواهم كرد». عتبان می‌گوید: صبح روز بعد كه آفتاب كمی بالا زده بود، رسول ‏الله جهمراه ابوبكر صدیق سبه خانه ما آمد و اجازه ورود خواست. گفتم: بفرمائید. وقتی وارد خانه شد، قبل از نشستن، فرمود: «در كجای خانه ات دوست داری نماز بخوانم»؟ عتبان سمی‌گوید: به گوشه‌ای از خانه، اشاره كردم. رسول ‏الله جآنجا رفت و تكبیر گفت. ما نیز به ایشان اقتدا نموده، صف بستیم. رسول خدا جدو ركعت نماز خواند و سلام گفت.

عتبان بن مالک سمی‌گوید: رسول ‏الله جرا جهت صرف غذایی كه برای ایشان تدارک دیده بودیم، نگه داشتیم. تعدادی از اهالی محل نیز در خانه ما گرد آمده بودند. یكی از حاضرین گفت: مالک ابن دُخَیشِن (یا مالک بن دُخْشُن) كجا است؟ دیگری گفت: او منافق است و خدا و رسولش جرا دوست ندارد. رسول ‏الله جفرمود: «چنین مگو، زیرا او بخاطر خوشنودی خدا، (لااله الا الله) گفته است». یكی گفت: خدا و رسولش بهتر میدانند ولی ما می‏بینیم كه خیرخواه منافقین است و به آنان توجه بیشتری دارد. رسول ‏الله جفرمود: «خداوند آتش دوزخ را بر كسی كه (لااله الا الله) را بخاطر خوشنودی الله بگوید، حرام كرده است»».