ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۴): اگر کسی به غلامش بگوید: «او از آن خداست» و نیت‌اش آزاد کردن باشد. و گواه گرفتن هنگام آزاد کردن

باب (۴): اگر کسی به غلامش بگوید: «او از آن خداست» و نیت‌اش آزاد کردن باشد. و گواه گرفتن هنگام آزاد کردن

۱۱۳۱- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س أَنَّهُ لَمَّا أَقْبَلَ يُرِيدُ الإِسْلامَ وَمَعَهُ غُلامُهُ ضَلَّ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِنْ صَاحِبِهِ، فَأَقْبَلَ بَعْدَ ذَلِكَ وَأَبُو هُرَيْرَةَ جَالِسٌ مَعَ النَّبِيِّ ج فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «يَا أَبَا هُرَيْرَةَ هَذَا غُلامُكَ قَدْ أَتَاكَ». فَقَالَ: أَمَا إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنَّهُ حُرٌّ، قَالَ: فَهُوَ حِينَ يَقُولُ: يَا لَيْلَةً مِنْ طُولِهَـا وَعَنَائِهَـا
عَلَى أَنَّهَا مِنْ دَارَةِ الْكُفْرِ نَجتِ
(بخارى:۲۵۳۰)

ترجمه: «از ابوهریره سروایت است كه: وقتی كه او و غلامش به منظور قبول اسلام از خانه براه افتادند، یكدیگر را گم كردند. مدتی بعد، در حالی كه ابوهریره سدر محضر نبی اكرم جنشسته بود، غلامش آمد. نبی اكرم جفرمود: «ابوهریره! غلامت آمد». ابوهریره عرض كرد: شما گواه باشید كه من او را آزاد كردم. راوی می‌گوید: ابوهریره در مسیر راه مدینه، این شعر را می‌خواند:

چه شب طولانی و پر مشقتی را (پشت سر گذاشتم). اما شكر خدا را كه از دیار كفر، نجات یافتم».