باب (۵۸): پشت سر کسی بر الاغ، سوار شدن
۱۲۶۹- «عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج رَكِبَ عَلَى حِمَارٍ عَلَى إِكَافٍ عَلَيْهِ قَطِيفَةٌ وَأَرْدَفَ أُسَامَةَ وَرَاءَهُ».(بخاری: ۲۹۸۷)
ترجمه: «از اسامه بن زید سروایت است كه رسول الله جبر الاغی كه پالان داشت و روی آن، پارچهای مخملی انداخته شده بود، سوار شد و اسامه را پشت سرش، سوار كرد».
۱۲۷۰- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج أَقْبَلَ يَوْمَ الْفَتْحِ مِنْ أَعْلَى مَكَّةَ عَلَى رَاحِلَتِهِ مُرْدِفًا أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ وَمَعَهُ بِلالٌ وَمَعَهُ عُثْمَانُ بْنُ طَلْحَةَ مِنَ الْحَجَبَةِ حَتَّى أَنَاخَ فِي الْمَسْجِدِ، فَأَمَرَهُ أَنْ يَأْتِيَ بِمِفْتَاحِ الْبَيْتِ، فَفَتَحَ، وَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ج وَبَاقِيَ الْحَدِيْثِ قَدْ تَقَدَّمَ».(بخارى: ۲۹۸۸)
ترجمه: «عبد الله بن عمر بروایت میكند كه رسول خدا جروز فتح مكه، سوار بر شترش، از قسمت بالای شهر مكه در حالی كه اسامه بن زید نیز پشت سرش سوار بود و بلال و عثمان بن طلحه شكه یكی از كلید داران كعبه بود، ایشان را همراهی میكردند، وارد شد و شترش را در مسجد، خوابانید و به عثمان بن طلحه سدستور داد تا كلید كعبه را بیاورد. او (كلید را آورد و) در را باز كرد. و رسول خدا جوارد كعبه شد. شرح مفصل آن در جلد اول، حدیث شماره ۲۹۲ بیان شد».